
شبکه سراسری مردم هزاره: جبهه ملی افغانستان چندی پیش از طرف محمد محقق رهبر حزب وحدت مردم افغانستان، جنرال عبدالرشید دوستم رهبر جنبش ملی اسلامی افغانستان و احمد ضیاء مسعود یکی از اعضای جمعیت اسلامی افغانستان راه اندازی شد. در ابتدا تصور می شد با توجه به اظهارات جنرال عبدالرشید دوستم در کنفرانس برلین درباره فدرالیسم، این جبهه، فدرالیسم و تلاش برای ایجاد افغانستان فدرالی را در صدر برنامه های خود قرار می دهد. اما تنها یک روز پس از اظهارات آقای دوستم، احمد ضیاء مسعود در نشستی خبری در کابل هرگونه صحبت درباره فدرالیسم در برلین را رد کرد و فدرالیسم را جزو خواسته های این جبهه ندانسته و تنها نظام پارلمانی را به عنوان برنامه اصلی این جبهه مطرح نمود. نوع تبلیغات رسانه ها و دستجات سیاسی وابسته به حزب جمعیت اسلامی، گروه وابسته به آن که زیر نام ایتلاف تغییر و امید و گروه وابسته دیگر آن کنگره ملی نشان می دهد که این دستجات سیاسی در توافق با تیم حاکم موضوع فدرالیسم را از محور اصلی بحث ها خارج کرده و جبهه ایجاد شده بنام جبهه ملی را از مسیر آن که بوجود آوردن نظام فدرالی است منحرف می سازند. نظامی که مد نظر این حضرات است بدون فدرالیسم به معنای معامله با تیم قبیله ای حاکم و تغییر شکل بهره کشی از مردم اوزبیک، هزاره و سایر تورکان افغانستان است.
هر چند که قرار گرفتن احمد ضیاء مسعود به عنوان یکی از اعضای جمعیت اسلامی به عنوان عضو و رییس جبهه خود جای سوال دارد و ایشان در حد و اندازه سیاسی آقایان دوستم و محقق نمی باشد اما حرکت های اخیر ایشان و حلقات وابسته به جمعیت اسلامی نشان می دهد که ایشان در یک تاکتیک دو تن از رهبران پرنفوذ مردم اوزبیک و هزاره را مصروف بازی های سیاسی می کند که هیچ نفعی برای تورکان هزاره و اوزبیک و همچنین مردم محترم تاجیک ندارد.
گویی آقای مسعود و سایر همفکران ایشان هنوز به مردم پر افتخار هزاره و اوزبیک به عنوان برادران کوچک نگریسته و از آنان سوء استفاده کرده تا معامله سیاسی بهتر و چرب تری با تیم حاکم قبیله ای داشته باشد.
حوادث چند روز گذشته بخوبی نشان می دهد که گروه آقای مسعود و حتا گروه کنگره ملی که زمانی به تبعیت از شهید عبدالعلی مزاری فدرالیسم را در برنامه خود داشتند، علاقه چندانی به طرح مساله فدرالیسم ندارند. این موضوع باید زنگ خطری برای مردم هزاره و اوزبیک و نخبگان سیاسی و فرهنگی آنان باشد. چرا که در بازی های سیاسی یکی از اهداف علاوه بر معامله با تیم قبیله ای حاکم، مصروف نگه داشتن نیروهای فکری مردم هزاره و اوزبیک نیز می باشد. مصروف نگه داشتن نیروهای فکری مردم اوزبیک و هزاره فرصتی به دیگران می دهد که برای رسیدن به هدف های شوم سیاسی و معامله گری، علاوه بر توقف حرکت های سیاسی مردم هزاره و اوزبیک، بین این دو گروه مردمی که از یک خانواده مشترک و بزرگ می باشند، اختلاف ایجاد کنند.
اگر نخبگان و جریان های سیاسی مردم تاجیک با دوراندیشی به مسایل بنگرند خواهند فهمید که فدرالیسم یکی از نیازهای اساسی برای خارج شدن از بن بست سیاسی و امنیتی افغانستان است. با فدرالیسم نه تنها مردم اوزبیک، هزاره و تاجیک، بلکه سایر گروه های مردمی نیز می توانند، شرایط بهتر و پایدارتری برای زندگی سیاسی، اجتماعی و اقتصادی خود ایجاد کنند.
توصیه جدی شبکه سراسری مردم هزاره به آقایان دوستم و محقق این است که فدرالیسم را به عنوان برنامه اصلی گروه خود در جبهه ملی طرح کرده و به آقای مسعود و طرفدارانشان بقبولانند که زمان برادر کوچک و بزرگ و معامله گری گذشته و آنان نیز برای رهایی مردم تاجیک از استبداد چند قرنه، راهی جز طرح فدرالیسم ندارند. گرچه آقای مسعود نمایندگی کمتر از پنج درصد از جامعه تاجیک را با خود ندارد اما طرح شعار فدرالیسم می تواند به او کمک کند تا حلقه وسیعی از روشنفکران و نخبگان و مردم دردمند تاجیک را گرد خود جمع کرده و با سایر گروه های مردمی تحت ستم، حرکت جدی را برای رهایی آغاز کنند.
با این هم نخبگان سیاسی، فرهنگی و اجتماعی تورکان هزاره، اوزبیک، تورکمن، ایماق و قزلباش و باید بدانند که اتحاد روز افزون و یکپارچگی بیشتر و بهتر آنان می تواند تضمینی برای امنیت پایدار برای نه تنها تورکان افغانستان، بلکه سایر گروه های مردمی در کشور باشد.
شبکه سراسری مردم هزاره