گزارشی از همایش هزاره گی در سویدن

جمع از هزاره های گتنبرگ

جمعیت زیادی هزاره ها از شهرهای مختلف سویدن از شهر مالمو، لوند، ایسلو، اوپسالا، ستوکهلم، کالمر، الینگسوز، وینیشبورگ، ویممربی، ویستروس و دیگر مناطق دور و نزدیک سویدن به تاریخ ۲۵ فبروری ۲۰۱۲ در شهر گوتنبرگ این کشور گردهم آمده بودند تا معضلات اجتماعی که از قدیم تا به حال دامنگیر این مردم بوده و به شدت ادامه دارد را به بحث و گفتگو گیرند. و همچنان حمایت و همدردی شان را از قربانیان تبعیض و خشونت در مناطق هزاره نشین اعلام دارند.

برنامه با جملات “هزاره بودن یک مسئولیت است” و “همبستگی ما ضامن بقای ماست” و با اشعار “خدا آن ملتی را سروری داد – که تقدیرش به دست خویش بنویشت” و “او الی بیا بشینیم رو به روی – یک گپه مه مگویوم دو تو بگوی” توسط گردانندگان با احساس و قوم دوست لیلی آرزو و علی ساقی آغاز گردید.

محرومیت و بیچارگی هزاره های افغانستان
انجنیر سهیلا حیدری، اولین سخنران برنامه، تجارب سفر اخیرش در افغانستان را تعریف کرده به حسادت تبعیضانه مسئولین ادارات دربرابر مردم هزاره و محدود ساختن بورسیه های تحصیلی بر محصلین هزاره اشاره کرد. جنایات کوچی در بهسود که منجر به بیخانمان سازی انسانهای این منطقه گردیده و بی توجهی دولت و رسانه های افغانستان به محرومیت های مردم هزارستان دو نکته مهم دیگری از صحبتهای خانم سهیلا بود.

حمایت از انسانهای محروم و مظلوم، نه نژادپرستی
آقای شریف سعیدی در سخنانش توضیحاتی در مورد اهداف این گردهمایی داده تأکید کرد که این همایش نه به منظور قومگرایی بلکه به دفاع از حقوق انسانی و شهروندی یک گروه مردمی برگذار گردیده است. و با استناد به تاریخچه این گروه مردمی اطمنان داد که هزاره ها مردمی نیست که بخواهد شاخصه های هویت قومی یا مذهبی شان را بر دیگر گروه های مردمی جامعه تحمیل کند. آقای سعیدی هماهنگی مردم ما را در داخل سویدن و همکاری و مشاورت با مهاجرینی که نو وارد این کشور میشوند را مهم دانسته پیشنهادات مفیدی در این زمینه ارائه نمود.

دیروز ما امروز ما را ساخته است و امروز ما فردای ما را میسازد
آقای هادی میران ضعف حافظه تاریخی مردم ما را از علتهای اساسی ناهماهنگی و بی تفاوتی دربرابر معضلاتی که امروز زندگی مردم ما را به چالش کشانده اند، بیان نموده گفت آنچه که ما امروز انجام میدهیم، نتیجه اش زندگی فردای ما است. پس ما باید امروز با آموختن از تاریخ ما تلاش کنیم تا فردا از چالشهای که امروز با آنها درگیریم، نجات یابیم.

از زبان دیگران
آقای حسین شرق یکی از دیگر سخنرانان برنامه به اهمیت “بیان جنایات دربرابر مردم هزاره از زبان دیگران” پرداخته یادآوری نمود که اظهارات نمایندگان مجلس اتالیا و استرالیا در ماه اکتوبر ۲۰۱۱ بود که توجه رسانه های جهانی را به وضعیت هزاره ها جلب نمودند و در نتیجه حکومت مرکزی پاکستان هیئتی را برای بررسی کشتارها در کویته فرستاد.

لباس هزاره گی
دراین قسمت از برنامه لیلی آرزو، معصومه عادلزاده، لطیفه نوین، نرگس غلامی، ثریا کاظمی، الهه سرابی و شکوفه سروری لباسهای زیبای هزاره گی را نمایش دادند.
نمایش لباسهای هزارگی
مخته مادر یک نوجوان مهاجر

استاد رؤوف سرخوش با بازخوانی دوبیتی های پدر و مادر در هجر فرزند شان که به اثر تبعیض و خشونت مجبور به ترک وطن اش می شود، تنوع دیگری در برنامه ایجاد کرد.

انجام کارهای بزرگتر و مؤثرتر نیازمند همبستگی ما است
صداقت بابه به نمایندگی میزبانان این همایش ضمن ارزیابی تواناییها و ضعفهای هزاره های امروز و تأکید بر اینکه “با هم میتوان کارهای بزرگتر و مؤثرتر انجام داد”، سلسله برنامه های که به دو بخش کوتاه مدت و درازمدت تقسیم شده بود رامعرفی کرد که چند نکته آن در اینجا ذکر میشود:

• تحیه اسناد و مدارک معتبر در مورد تعصبات و نسلکشی در برابر مردم هزاره چه در افغانستان و چه در پاکستان برای معرفی معضلات اجتماعی که از قدیم تا به حال دامنگیر این مردم بوده اند، به مردم سویدن.
• تشکیل پرونده دادخواهی و تحویل آن به سازمان ملل و اروپا.
• تحیه لیستی از بازماندگان “فقیر و محروم” قربانیان رخدادها به منظور کمک به آنها.
• کارهای عملی برای دفاع از حقوق پناهجویان هزاره در سویدن و اروپا.
• سرشماری اوارگان هزاره در سراسر جهان.
• ایجاد رابطه با هزاره های تمام نقاط جهان به منظور فراخوان به همبستگی سیاسی و اقتصادی.
• کمکهای افتصادی به طبقه “مستضعف و محروم“ مردم هزاره.
• دفاع از حقوق سیاسی٬ اجتماعی و اقتصادی مردم هزاره “در مطابقت با کنوانسیونهای حقوق بشر“.
• ایجاد مراکزعلمی و ت‍کنی‍کی در مناطق هزاره نشین برای بالا بردن شعور سیاسی و اجتماعی مردم.
• ترجمه و چاپ آثار فرهنگی و تاریخی در مورد مردم هزاره به زبانهای دیگر.
• ایجاد و توسعه صندوق مالی برای عملی شدن برنامه های نامبرده.

روشهای نیز برای اجرای برنامه های پینهادی یادداشت شده بود.

آمار قربانیان کشتار هدفمند در کویته پاکستان
لیلی آرزو مقاله ی را که مشکلات مردم هزاره درآن جمع بندی شده بود و همچنان لیستی از قربانیان جنایات بشری در کویته را برای مردمش خواند که در حین آن اشکهایش جاری شد و شرکت کنندگان را نیز گریاند.

صدقات
سفر اوماغ، شکوفه سروری، ثریا کاظمی و علی ساقی نمایشی را اجرا کردند که خلاصه آن چنین بود:
باتور و مادرش با نواب و مادرش در همسایگی همدیگر در یک “کوچه امن” زندگی میکردند. مادر نواب بر اینکه باتور با مادرش در کارهای خانه کمک میکرد، تعجب کرده بود. از اطاق نواب صدای آهنگ بلوچی میامد و مادر نواب از آواز دمبوره که معمولا از خانه مادر باتور به گوش میرسید، خوشش میامد. باتور از فشار درس و کارهای مکتب ناله میکرد و نواب با چشمان خواب آلود سر مادرش داد میکشید که چرا از بیرون زود برنگشته و برایش غذا تهیه نکرده بود. چند سال بعد کوچه امن به “کوچه نا امن” تبدیل شده بود.

نواب با لنگی (دستار) سفید و ریش دراز بسته های دالر را پیش مادرش پاش میداد و باتور منتظر معاشش از دفتر وکالت بود تا انگشتری را که مادرش به خاطر او صدقه داده بود، پس بخرد. یک روز در حینی که مادر باتور مادر نواب را به چای دعوت کرده بود، رادیو خبر یک حمله انتحاری را که منجر به قتل چندین نفر از جمله “باتور” شده بود، پخش کرد. اندکی بعدش نواب سرمست با قهقهه های بلند وارد خانه گردیده و با مادرش میگفت: “ای بچه لوده قرار بود پنج نفر را بکشد. نموپاموم که ایقدر آدمهای دیگر را کی کشته!”.

تئاتر
گردهمایی این روز همینجا به پایان رسید و میزگردی در یک سالن دیگر با حضور شخصیتهای بانفوذ از شهرهای مختلف سویدن به وجود آمد و ده نفر از این اشخاص به عنوان رابط برای پیشبرد برنامه ها در آینده تعیین گردید.

گزارش تصویری:

In this article

Join the Conversation