بخش هایی از سخنرانی علی زاده در تظاهرات هزاره های هالند، علیه قتل عام سیستماتیک مردم هزاره درکویته پاکستان

سپاس فراوان از شما حاضرین عالیقدری که امروز جمع شده اید تا صدایی باشید در کنار فریاد مظلومیت هزاره ها در کویته پاکستان که بیگناه و مظلومانه شهید می شوند.
حدوداً صد و بیست سال قبل از امروز، درافغانستان قتل عام و تاراج هزاره ها بشدت جریان داشت. طبق شواهد نقل شده در سراج التواریخ، درتقریباَ نیم دهه، چهارصد و بیست هزار خانواده هزاره شهید شدند. در چنین وضعیتی هزاره های کویته، از زیر ظلم، استبداد و نسل کشی در افغانستان به کویته هجرت نموده، خانه، زمین و جایداد آنان در افغانستان به کوچی های مهاجر داده شد. هنگام ترک افغانستان شماری زیادی از اعضای خانواده و بستگان آنان در مسیر راه به قتل رسیدند. مرزبانان افغانستان شماری زیاد را روانه زندان و سیاه چال ها نمودند، چون امیر ظالم آنزمان شخصاَ فرمان داده بود که هر هزاره اگر موفق شود از یکی از مرزهای کشور عبور کنند، مرزبانان آن مرز بدار آویخته خواهد شد.
اما پس از ورد هزاره ها در کویته، مردم ساکن در بلوچستان خیلی با پیشانه و قلب های گشاده از این مردم ستمدیده و رنجکشیده که تمام دارائی خویش و تعدادی زیادی از اعضای خانواده و بستگان خود را ازدست داده بودند درکنار خویش پذیرائی و استقبال نمودند و دهه های متمادی در کنارهم دوستانه و خرسندانه زنده گی نمودند. پس از تاسیس پاکستان نخستین حکومت های آن کشور نظر به خدمات، شائیستگی و شهرت نیک فراگیر هزاره های کویته در جامعه پاکستان، بارها اعلان نمودند که هر هزاره که داخل مرزهای پاکستان شوند، مانند شهروندان پاکستان با آنان تعامل صورت خواهد گرفت و آنان از تمام حقوق قانونی یک شهروند پاکستانی برخوردار میباشند. این دیدگاه چند دهه پس از تاسیس پاکستان درقبال هزاره ها ادامه پیدا نمود.
تنها پس از قدرت گرفتن گروه های تندرو و قومگرای مجاهدین در پاکستان و راه یافتن لابی های آنان در لائه های از حلقات قدرت در حکومت پاکستان منجمله سازمان استخباراتی آن کشور، بی توجهی نسبت به قتل عام هدفمند هزاره ها در پاکستان و افغانستان ایجاد، ترویج و گسترش یافت. گروه های تندرو و قومگرا از دو محور فضا را در افغانستان و پاکستان روز بروز تنگتر نمودند. از یکجانب با حملات تروریستی و خشونت های روز افزون قتل عام سیستماتیک هزاره ها را دنبال نمودند و از جانب دیگر توسط لابی گری نفوذی های خویش در برخی حلقات قدرت در پاکستان جلوی هرگونه اقدام دولت را در مهار قتل عام هزاره ها گرفته اند. خصومت از جانب گروه های تندرو مجاهدین علیه هزاره ها درغرب کابل، که شما همه بیاد دارید در افشار چه کردند و زنان و مردان را که از آنجا به پغمان انتقال دادند، چگونه وضعیتی بالای آنان تحمیل شد. مزارشریف، بلخ، سرپل، دره صوف، بامیان، یکولنگ، پروان، میدان، غور، هرات وغیره که اینک با تغییر شرایط افغانستان خصومت جدی خویشرا متمرکز به هزاره های کویته که شهروندان پاکستان هستند، نموده اند.
هزاره های کویته شهروندان بسیار شریف، نجیب و مفیدی برای کشور شان بوده و هیچگاهی ضرری از جانب آنان متوجه کشور شان ” پاکستان” نگردیده و درهیچ پروژه تروریستی و مخالف با منافع ملی آن کشور، هیچ یک از افراد جامعه هزاره در طول حیات پاکستان دخیل نبوده است. بنابرین بی تفاوتی حکومت پاکستان نسبت به قتل عام سیستماتیک آنان غیر قابل دفاع و توجیح می باشد.
حکومت پاکستان باید نسبت به ریختن خون انسان های مظلوم بدست گروه های تروریستی بی تفاوت نباشند. گروه های که برای آن کشور جز بدنامی، بی آبروئی و مشکلات در روابط بین المللی آن کشور به ارمغان نیاورده است. در تمام تعاملات سیاسی و استراتیژیک خویش آسیب پذیری تمام کتله های قومی و انسانی را چه هزاره و یا اقوام دیگر را مدنظر داشته و لابی های قومگرای را که پاکستان را بطرف استحکاکات قومی خلاف منافع ملی آن کشور سوق میدهند، شناسائی و جلو خشونت پروری آنانرا بگیرند.
ما درک می کنیم که پاکستان در شرایط بسیار حساس قرار دارد و از طرح موضوعات و سوالات بسیار جدی که باید میشد، اجتناب می نمائیم، چون ثبات و تمامیت ارضی پاکستان برای هزاره ها، بخصوص هزاره های کویته بسیار مهم بوده و ما خواهان امنیت، ثبات، وحدت و حفظ تمامیت ارضی آن کشورهستیم، درضمن ما خواهان پاکستان خالی از قوامگرائی در حلقات قدرت آن کشور و پاکستانی مانند، پاکستان هنگام تاسیس و پاکستان سی سال قبل هستیم.
نکته دیگری که بسیار به اختصار میخواهم بدان اشاره نمائیم، آنست که در جریان کشتار هزاره ها، چه در افغانستان و یا پاکستان برخی صداها شنیده می شود که گویا هزاره های شعیه بخاطر روابط سیاسی با حکومت جمهوری اسلامی ایران از جانب گروه های تروریستی کشته می شوند که ما جداَ این موضوع را رد می کنیم. کشتار و قتل عام سیستماتیک هزاره های در افغانستان و همچنان کویته پاکستان ریشه نژادی داشته و ربط خاص و انگیزه حقیقی مذهبی ندارد. هنگام حکومت طالبان در افغانستان، آن علمای شیعه که رابطه نزدیک با حلقاتی در جمهوری اسلامی ایران داشتند هیچگونه ضرری متوجه شان نشد و در کنار دارالامارت طالبان در قندهار، مدارس شیعیان بسیار فعالانه در آن شهر فعالیت داشتند و برخی از آنان در رادیوها بنفع طالبان مصاحبه می نمودند و در کابل فعالیت های اجتماعی و مذهبی داشتند. اما تمام هزاره ها حتی آن هزاره های که هیچگونه فعالیت مذهبی و فرهنگی نداشتند در دورترین نقاط مناطق مرکزی کشته شدند و منازل شان سوختانده شد و همینطور اسناد و دلایل زیاد و غیر قابل کتمان وجود دارد که جمهوری اسلامی ایران مشکل خاص با گروه های خشونت گرای که هزاره ها را میکشتند، ندارند. بنابرین ربط دادن کشتار هزاره ها بخاطر شیعه بودن آنان، تنها جنبه تبلیغاتی دارد و انگیزه اساسی در کشتار آنان ریشه نژادی دارد.
نکته اخیری که میخواهم بدان اشاره نمائیم، موضوع پناهجویان هزاره در هالند است. وضعیت هزاره ها در پاکستان، افغانستان و همینطور در ایران وارد فاز جدیدی از مشکلات شده و امنیت شماری زیادی از انسان های هزاره تبار با خطرات جدید و جدی مواجه گردیده است. بنابرین ما از نماینده گان محترم مردم در پارلمان هالند تقاضامندیم تا نسبت به بررسی دوسیه پناهجویان هزاره تبار با درنظرداشت شرایط آنان در پاکستان، ایران و افغانستان اطمینان حاصل نمایند.
شهادت شهدای اخیر کویته را به خانواده های آن عزیزان، مردم شریف و نجیب هزاره در کویته و شما حاضرین گرامی تسلیت می نمائیم.

دنهاک- مقابل مقر پارلمان هالند

۰۹.۰۵.۲۰۱۲

In this article

Join the Conversation