کرزی هیچگاه تغییر پذیر نیست، تغییر او مکر و حیله های جدید است

داکتر ثنا نیکپی | متخصص علوم حقوق و دولت

کرزی در این اوخر دست به مانور های “سیاسی” دست می زند، تا چهره کاملا ناپسند سیاسی اش را پذیرفتنی تر ساخته و دسایس جدید را بخاطر نفاق ملی و استحکام رژیم دکتاتوری اش طرح و تطبیق نماید.

کرزی در حیله و نیرنگ های را که در این اوخر عملی کرده، اهداف عمیقا سیاسی و دسیسه آمیز را دارد که مهمترین نکات اهداف آن در آمادگی برای مبارزات انتخاباتی، بطی ساختن فعالیت های رقبای سیاسی اش در قدم اول جبهه ملی و فریب اذهان عامه که در آخرین اوج نارضایتی خود رسیده است.

کرزی بخاطر تحقق این اهداف، دست به کار های ضد ملی زد تا خود را رییس جمهور آزاد، خیرخواه و فرشته نجات مردم معرفی نماید. از صدها مکر، حیله، نیرنگ و دسیسه فقط چند آنرا مثال می زنم:

نیرنگ اول: شورای امنیت که گروه وابسته به کرزی است، بدون شک نمی تواند در عدم رضاییت وی به یکی از عالی رتبه ترین افسر ارتش و “لوی درستیز” کرزی حکم “خیانت” ملی را صادر نموده و او را به “سارنوالی” معرفی کند. هیچکسی که انسان بالغ و سالم باشد، برایش قابل باور نیست. ماهیت درامه در آنست که کرزی اول این کار را انجام داد و بعد از مقاومت مردم، خودش اعلان کرد که جنرال دوستم به خیانت ملی متهم نشده است، تا از یکطرف از خشم مردم جلوگیری کند و از طرف دیگر خود را رییس جمهور خیرخواه و عادل و طرفدار وحدت ملی معرفی کند.

نیرنگ دوم: نشر “دانشنامه اطلس اقوام غیر پشتون” از طرف اکادمی علوم نمی تواند بدون اطلاع کرزی باشد. چنین اقدامی که از جانب حلقه گروه افغان ملت که به مثابه حکومتی در میان حکومت کار می کند، مشاوران نزدیک کرزی مانند کریم خرم و سلیمان لایق در آن دست دارند. این کار نمی تواند اشتباه باشد. کاریست کاملا عمدی، توام با دست های خارجی ، دستیکه در درازنای سده ها در عقب نابودی فزیکی و فرهنگی مردم هزاره قرار داشته است.

کرزی با این کار اول، سندی برای منابع خارجی تهیه کرد، دوم نفاق ملی را دامن زد و سوم با برکنار کردن چند مامور که احتمالا بعدا سفیر مقرر خواهند شد، خود را تضمین کننده وحدت ملی و مدافع مردم هزاره وانمود کرد. محرکین و طراحان اصلی افغان ملت، کریم خرم و سلیمان لایق به کار شان ادامه میدهند و تنها چند اجرا کننده را از وظایف دولتی شان برطرف کرد. در حالیکه تنخواه جاسوسی به مراتب بیشتراز معاش دولتی است.
قربانی این دو نیرنگ مردم ازبیک و هزاره بود. در این روز ها نوبت اقوام دیگر هم می رسد که نیرنگ قبلا طرح شده توسط کرزی تمثیل گردد.

نیرنگ سوم: کرزی در جلسه قوای سه‎ گانه دولت گفته است که پس از این دیگر مصلحت گرایی نخواهد کرد. کرزی ولایت گرایی، قومگرایی، را که دو شالوده مهم ملت هست، مرض خواند. مرضیکه کرزی خود بیش از هر کس دیگر به آن مبتلا می باشد. او گرایش سیاسی و قومی را در سهمگیری امور دولتی رد نمود. پس اگر حزب، سیاست، قوم و ولایت نباشند، تمثیل قدرت و حاکمیت ملی توسط کی اجرا می شود؟ بدون سیاست چطور می توان مهم ترین امور کشوری مانند انتخابات، حرکت های اپوزیسیونی را انجام داد؟ شاید جواب کرزی این باشد: جاییکه دسیسه و نفاق باشد به سیاست ضرورت نیست.

باید خاطر نشان بسازم که کرزی از هر کار و سخنش بر ضد مردم استفاده های چند جانبه می کند. خود را به قربانی های اعمال دسیسه آمیزش دلسوز، مهربان و نجات دهنده معرفی میکند.

فراموش نباید کرد که از حرف های کرزی در جلسه قوای سه گانه دولت، بوی دکتاتوری می آید. کرزی دیگر مصلحت را نمی پذیرد. یعنی فقط خودش (دکتاتور کرزی) همه کاره خواهد بود. او قوم را نمی شناسد، ولی طالب و کوچی را در افغانستان و بجای اقوام دیگر متوطن می سازد. او ولایت را نمی شناسد. یعنی مردم حق ندارند که والی شان را خود شان انتخاب کنند. این حق دکتاتور کرزی است. او حزب و سیاست را نمی شناسد ، زیرا این پدیده ها صلاحیت دکتاتور را محدود میکند. او فقط خود را می شناسد و دستور آی اس آی را.

جمله اخیر من اینست که فریب دروغ و نیرنگ کرزی برای مخالفان وی آخرین مرگ سیاسی خواهد بود.

In this article

Join the Conversation