ارگ نشینان کوچی

نبشته: جمیل “آزاد”

همه ساله یکی از معضل های مهم و بزرگ افغانستان حمله کوچی ها بر ساکنین بهسود و دایمیرداد بوده که تا کنون نه تنها هیچ یکی از نهادهای ذی ربط به حل این معضل نپرداخته بلکه برای تشدید این مساله اقدامات جدیدی را راه اندازی کردند.

باید تاملی بر این امر صورت گیرد که این مساله ریشه در کجا دارد و از کدام زمان این اقدامات علیه هزاره ها سازمان دهی شد؟؟
برای دریافت این پاسخ باید بارها صفحات تاریخ را ورق زد و مکررا انرا مطالعه کرد. آنچه در تاریخ افغانستان یکی از تحولات عمده و غیر قابل برداشت محسوب می شود که هیچ یک از شهروندان افغان از آن خاطرات خوشی به دل ندارند، پدیده رژیم بنیاد گرای طالبانیسم(امارات اسلامی افغانستان) است. با روی کار آمدن این رژیم که برای نابودی اقوام ساکن در افغانستان به خصوص هزاره ها طرح های گوناگونی سازماندهی شد که از آن جمله انفجار آثار مهم تاریخی “بودا” در بامیان بود. به دنبال آن اقوام گوناگون ساکن در افغانستان که هر یک ادعای بومی بودن قبل از دیگری را در افغانستان داشتند و یکی از مدعیان در این میان هزارها بود که باعث حساسیت هر چه بیشتر پشتونها می شد و آنها برای از بین بردن این ادعاها اقداماتی را در پیش گرفت.

با موجودیت آثار مهم تاریخی در بامیان که به وضاحت نشانگر این امر است که کهن ترین و پرقدرت ترین امپراتوری در افغانستان را هزارها داشته، و این امر اساس ادعای قوم پشتون را متزلزل می سازد. از این رو استکه دست به تخریب بودا زدند تا از این طریق بتوانند هویت و تاریخ هزاره ها را از سرزمین افغانستان پاک کنند؛ بیخبر از اینکه این تاریخ نه تنها بر کوها بلکه بر صفحات کاغذ و دلهای مردم جهان به ویژه مورخین نیز حک شده و هرگز محو نمیگردد.

به هر حال اقدامات گوناگونی علیه هزاره ها در زمان حکومت طالبان صورت گرفت که با سرنگونی این رژیم پلانهای که داشتند نیز نیمه کاره ماند. با روی کار آمدن حکومت کرزی تحت نام دمکراسی که در ابتدا با شعار برابری و برادری آغاز بکار کرد و تا مدت زمانی که در اطراف کرزی در پست های اساسی از اقوام گوناگون گماشته شده بود هیچ مشکلی میان اقوام دیده نمی شد و نویدی جدیدی برای زندگی مسالمت آمیز میان اقوام شکل گرفته بود.

اما با گذشت زمان خیلی کوتاه اطراف کرزی را گروه متعصب و فاشیست افغان ملت گرفت که از این طریق زمینه فعالیت خود را در داخل دولت فعال ساختند. با تغیر اعضای کابینه در سال ۱۳۸۵ خورشیدی افراد مهم و فعال این باند در پست های مهم دولتی گماشته شدند که این افراد تلاش های زیادی را برای کسب قدرت بیشتر و جلب توجه رئیس جمهور به خرج دادند.

با فعال شدن پارلمان افغانستان و راه یافتن ده تن از اعضای این باند بنام نماینده کوچی ها یکی از مهم ترین ارزوهای این باند بر اروده شد و بیش از هفتاد تن از هواخواهان این باند در پارلمان دست به دست هم داده و در بهار سال ۱۳۸۶ خورشیدی نعیم خان کوچی و محمود خان سلیمان خیل را با شمار دیگر از سران قبایل کوچی وادار ساختند تا بدون هراس از همین موقعیت استفاده نموده و بسوی هزاره ستان پیش روی نمایند و در غیر ان اگر از رفتن به هزاره جات ابا ورزند دیگر تا ابد از چراگاه های سرسبز و شاداب دامنه های بابا و وادی های پر آب و علف هزاره ستان دست بشویند.

در ادامه این کار برای اولین بار در زمان وزارت داخله تاج محمد وردگ و همچنان در عصر وزارت داخله اقای علی احمدخان جلالی طبق حکم وزیر داخله برای بیشتر از هزاران خانوار از کوچی های که تا کنون هویت نا مشخص داشتند از ولایت های میدان وردک و غزنی توسط عبدالجبار نعیمی و اسد الله خالد و به ادامه ان حاجی شیر علم والی های این ولایت ها تذکره تابعیت به ادرس ولسوالی های حصه اول و دوم بهسود ، دایمرداد و همچنین ولسوالی های ناور ، جاغوری ، و مالستان در ولایت غزنی اجرا و در اختیار کوچی ها قرار داده شد که در آینده نه چندان دور تبدیل به مهم ترین سند علیه هزاره ها خواهد شد.

اگرچی قبایل کوچی در درنده خویی و قساوت شهرت دارند و دراین مورد میجر ایچ ، دبلیو بلیو، داکترنظامی و وقایع نگار انگلیسی درکتابش که زیر عنوان نژاد های افغانستان ، درسال ۱۸۸۰ میلادی در هند نوشته است و توسط سهیل سبزواری ترجمه گردیده مینویسد که ” کوچیها یا چوپانهای غلزایی ها غارتگران مشهور بوده وبطور مداوم یا در بین خود ویا با همسایگان خود در نزاع میباشند و انها طایفه بسیار وحشی و ازحد بیش سفاک و کینه جو میباشند . “ اما این قوم از خود بی خبر تنها در مورد دیگران قضاوت بلد اند نمیدانند که خود چگونه اند.

ممکن است اینجا سوال خلق شود که چرا کرزی همواره از این گروه حمایت می کند؟؟ در جواب می توان چنین استدلال نمود که: در حلقه سیاست فاشستی افغان ملتی ها وارث حقیقی و حقدار حکومت در افغانستان غلزایی ها است که پشتیبان اساسی آقای کرزی را تشکیل میدهند و کرزی برای حمایت این گروه در حال حاضر و همچنان در آینده که تصمیم دارد برادرش را کاندیدای پست ریاست جمهور نماید نیاز دارد.

از سوی دیگر تا حدودی از هزاره ها نیز به همین دلیل پشتیبانی می کند چون هزاره دارای یک قدرت سیاسی است که با هماهنگ شدن با جبهه ملی قدرت از دست کرزی و هم نوعانش خارج می سازند و قدرت بدست جبهه ملی می افتد. به همین دلیل رئیس جمهور کرزی در تلاش است و میخواهد هم لعل را بدست اورد و هم دل یار نرنجد، هم هزاره ها را باخود داشته باشد و هم حمایت باند فاشستی افغان ملت را از دست ندهد.

امروزه طوریکه شما نیز شاهد هستید، گروه افغان ملت تبدیل به یک قدرت بزرگ شده که سیاست های خود را علیه هزاره ها بیشتر از پیش تقویت می کنند؛ از همین رو است که کارنامه های گوناگونی از قبیل چاپ اطلس اتنوگرافی اقوام غیر پشتون، توهین سه تن از هنر مندان هزاره و حتی بازداشت آنها به فرمان سید مخدوم رهین، کنار زدن هزاره ها از پست های وزارت، و……. که همه و همه سیاست های فاشیستی از قبل تعیین شده است که با پشتیبانی جناب کرزی جامه عمل می پوشد.

ممکن است آقای کرزی یک شخص سیاست مدار واقعی باشد یا نباشد اما آنچه برای همه واضح وآشکار است نمی توان از آن چشم پوشی نمود بی سوادی و کوچی بودن خود کرزی است. به عنوان مثال نحوه سخن گفتن آقای کرزی که میگوید: ( مه به آمریکا گفتم اگر تانک میتی بتی واگرنه ما از روسیه میگریم، ما علف میخوریم و این وطن را میسازیم و …….) همه به وضاحت کامل بیانگر بیسوادی و بیخردی اوست که خود اراده مستقل نداشته و متاثر از مشورت های گروه افغان ملت است و سیاست های آنان را برای حفظ و تداوم قدرت در داخل خانواده خود عملی می نماید.

In this article

Join the Conversation