تشدید رقابت قدرتهای جهانی در افغانستان

محمد عوض نبی زاده

افغانستان، درقلب قاره ی آسیا،دارای موقعیت مهم جیو پولوتیکی در جهان ومنطقه بوده که در طی مدت دو قرن اخیر، نقطه ی داغ زورآزمایی میان قدرت های جهانی و منطقه ی و زمانی هم نقطه ی حایل میان قدرت های استعماری قرار داشته است و چندین بارمورد تهاجم ممالک ابرقدرت دنیا قرارگرفته است و ازاین رهگذرافغانستان زخم های خونین برتن دارد .آخرین دوره ی این زورآزمایی ، قدرت های جهانی , جنگ طاقت فرسا با نام مبارزه علیه تروریزم”جهانی است که با وجودگذشت یازده سال جنگ درین راه ،کدام موفقیت و نتیجه ی ملموسی از آن به نظرنمی رسد.

ابهام این جنگ فرسایشی، علاوه برقربانی گرفتن هزاران تن افراد ملکی و سربازان خارجی وافغانی ، هزینه های هنگفت اقتصادی را نیزبه همراه داشته است ، اکنون ناتو شامل نیروهای بیش از چهل کشور جهان پس ازیازده سال،جنگ در افغانستان ، دشمنان شانرا دوست می خوانند وصلح با آنان را نسبت به جنگ ترجیح می دهند، در حالیکه بعد ازخروج نیرو های نظامی امریکا و ناتودر سال ۲۰۱۴ میلادی از افغانستان رقابت میان قدرتهای بزرگ و ممالک ذیدخل درافغانستان شدت بیشترپیدا خواهندنمود و ترس آن وجود دارد که این سرزمین بار دیگر در شرایط جنگ داخلی دهه نود میلادی بازگشت نماید و با نزدیک شدن زمان خروج نیروهای خارجی از کشور ترس و وحشت مردم از بازگشت مجدد گروه طالبان در حکومت هرروز بیشتر میشودکه از اکنون برخی از کسانیکه در حکومت مقام دولتی دارند در صدد خارج نمودن فامیل های شان بوده وسرمایه های شان را از کشور در حال خارج نمودن هستند. آمریکایی ها خواستار این هستند که جنگ افغانستان را آبرومندانه به پایان برسانند تا افغانستان دوباره به دهه های قبل برنگردد و از طرفی هم برای ادامه اهدافش در افغانستان نیاز به حضور بلند مدت داردزیرا افغانستان فعلی هنوز هم یک نقطه ی استر تیژیک در جهان و منطقه بحساب میاید واز این کشورقدرت های بزرگ جهانی میتوانند بحیث تخته ی خیز علیه ممالک دیگرو کشور های همسایه در بازیهای کلان سیاسی و نظامی بهره برداری نمایند.

سیاست اقای جورج دبلیو بوش ریس جمهور پشین امریکا در افغانستان بر مبنای دکتورین ضد شورش استوار بود ، ولی اقای بارک اوباما ریس جمهورکنونی امریکا هدف خود را مبارزه با تروریسم جهانی و ممانعت از تبدیل شدن مجدد افغانستان به پایگاه القاعده قرار داده است. در دکتورین ضد شورش اقای بوش، طالبان در کنار القاعده هدف اول برای آمریکا محسوب می شدند. ولی از نظر اقای اوباما طالبان یک گروه شورشی داخلی هستند که نمی توانند تهدید اول امنیت ملی آمریکا محسوب شوند. از همین رو در دوره اوباما از اواخر سال ۲۰۱۰ میلادی ماهیت ارتباط با طالبان به نوعی بومی سازی جنگ در افغانستان محسوب می گردد .

ماموریت سیاسی و نظامی آمریکا پس از دوران جنگ سرد این است که هیچ رقیب نظامی دیگری درغرب اروپاوآسیا ظهورنکند. . اکنون بودجه نظامی آمریکا به اندازه مجموع بودجه های نظامی جهان است . آمریکا حدود هزار پایگاه نظامی در بیش از یکصد و سی کشور جهان دارد . امریکا به ادبیات بازدارندگی و خروج از ادبیات تعامل با شرق وبازگشت به دوران جنگ سردبه پیش می روند.

آمریکا توانسته است در قالب استراتژی گسترش ناتو به شرق تا حدودی حضور خود در اروپای شرقی رابسط دهد و در حیات خلوت روسیه نیز نفوذ کند. آمریکا با حضور عملیاتی خود در کشورهایی گرجستان، جمهوری آذربایجان و ازبکستان توانسته است از میزان نزدیکی این کشورها با روسیه بکاهد ولی مسکو نیز در مقابل می کوشد با برقراری پیمان های امنیتی و اجرای همکاری های نظامی با متحدان خود نظیر تاجیکستان و قرغیزستان، ضمن استفاده از قابلیت های راهبردی پیمان امنیت دسته جمعی، موازنه راهبردی با آمریکایی ها را حفظ نموده و با بهره گیری از فرصت ها به نفع خود تغییر دهد اما منطقه استراتژیکی که تقابل میان قدرت های بزرگ اتفاق خواهد افتاد حوزه آسیای جنوبی است که چینی ها می خواهند همسایه های خود را به چالش بکشند، روس ها از یک طرف خواهان ماندن آمریکا در افغانستان هستند تا این باتلاق عمیق تر شود و برای آمریکا مشکلات بیشتری بوجود آید روسیه استراتژی نظامی خود را تا سال ۲۰۲۰ تدوین وبرای توسعه، تجهیز نیروهای نظامی خود بر ضرورت توسعه ناوگان زیردریایی های اتمی کشورش در چارچوب این راهبرد تلاش دارد.آمریکا با توانمندی در حال پیشبرد انتقال حوزه ناامنی در آسیای میانه است .

منافع آمریکا در بلند مدت در برابر روس، چین، ایران منوط به تطبیق اهدافش در این منطقه است.نا امنی در شمال افغانستان اولین دستاوردی حوزه نفوذ چین که خط راه آهن و جاده ابریشم است، که از این طریق مانع توسعه طلبی چین می شود جریان «افغان سازی» آسیای مرکزی در حال تسریع است که با این وجود کودتا توسط نیروهای شبکه‌های قاچاق مواد مخدر در ارتباط با سرویس‌های ویژه آمریکا، یکی از مدل‌هایی است که می‌تواند در انتظار آن‌ها باشد. تجربه افغانستان نشان داده است، پرتاب بومرنگ القاعده به سمت طرف مقابل، ممکن است به هدف منجر شود، اما با شدتی بیشتر به سمت پرتاب کننده باز خواهد گشت و چالش‌‌های غیرقابل کنترلی را برای غربی ها در جهان به وجود خواهد آورد .

ظهور قدرت های بزرگ اقتصادی و سیاسی و نظامی در قاره ی آسیا همچون چین و هند وستان موجب شده تا آمریکا به دنبال تلاش برای احیا جایگاه از دست رفته در معادلات منطقه ای اقدام کند .چین در نخستین واکنش ها ضمن انتقاد تند از راهبردهای آمریکا در قبال منطقه آسیا و اقیانوس آرام بر آمادگی پکن برای مقابله تهدیدهای آمریکا تاکید کردند در هند وستان نیز به رغم اعلام حمایت تلویحی از حضور ناوگان آمریکا در منطقه، احزاب مخالف دولت ائتلافی هند واکنش نشان داده و نسبت به احتمال حضور آتی آمریکا در آسیا و اقیانوس آرام معترض شدند.

ایجاد قطب ها‌ی جدیدی اقتصاد جهانی به نام بریکس که شامل پنج کشور برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی است از طریق اتکا به شعارهایی چون توسعه‌ آموزش‌های فنی، تقویت صنایع و کشاورزی بومی، توسعه‌ و تحقیقات جمعی و تقویت تکنولوژی و مهارت‌های انسانی با هدف بهبود اوضاع جهان از طریق ابتکارات و نوآوری‌ها است براساس میزان سرعت رشد ناخالص درآمد ملی درسال ۲۰۰۷، اتحادیه‌ی اروپا به میزان ۵/۱ برابر ایالات متحده‌ی آمریکا وچین شش برابر و هند چهار برابر آمریکا رشد داشته‌ است که این امر سبب افزایش سهم این کشورها در رشد درآمد ناخالص جهانی شده است .

رکود اقتصادی شدیدیکه ممالک حوزه یورو و امریکا که در طی مدت یکسال اخیرمواجه گردیده است ولی جمهوری خلق چین با وجود بحران موجود اقتصادی به سوی رهبری اقتصاد جهان در حرکت است چندقطبی‌بودن اقتصاد جهانی نیاز ویژه‌ی دنیای کنونی است وحدت نظام جهانی کنونی نیز سبب پایداری نظام چندقطبی آن می‌شود.در افغانستان نیز کشور چین ارام نه نشسته است وشرکت دولتی چینایی مشترکا با شرکت نفت و گاز وطن قرارداد استخراج نفت را در حوزهء آمو دریا در شمال افغانستان بدست آوردند.

این قرارداد ۲۵ ساله ، به شرکت پترولیم دولتی چینایی وشرکت نفت وگاز وطن که توسط اقارب نزدیک آقای کرزی کنترول می شود برای انان مجال خواهد داد تا به اندازهء ۱۶۰ ملیون بیرل نفت را از سه ساحه در شمال افغانستان استخراج کند ، انتخاب یک گروپ بد نام مانند راشد و راتب پوپل ازاقارب نزدیک رییس جمهور کرزی می باشند که در سال های ۱۹۹۰ میلادی تقریباً برای مدت ۹ سال درشهر نیویارک به جرم قاچاق مواد مخدر زندانی بودند، این دوبرادر، از یک جنگ سالار برای تامین امنیت مصوون کاروان ها استفاده نموده و ملیون ها دالررا به طالبان پرداخته اند .

گرچه در طی یازده سال گذشته کمک های مالی هنگفتی از سوی جامعه جهانی به ویژه در راستای امنیت در افغانستان سرازیر شده است اما حکومت افغانستان به دلیل نبود مدیریت سالم در راستای استفاده موثر از این کمک ها ناکام بوده است. در شرایطی که اکثریت مردم افغانستان از درد های تاریخی رنج می بردند و شکست طالبان برای آنها امید برای رسیدن به عدالت اجتماعی بود، اما نیروهای بین المللی فقط به گروه خاصی که جز قبیله گرایی چیزی دیگری در ذهن ندارند، اعتماد کرده و نظر به مشوره های این گروه خاص پیش رفتند و افغانستان را بسوی بی ثباتی و نا امنی کشانیده است.

In this article

Join the Conversation