همایش فرهنگی هنری نیستان پنجم با گزیده‌ی آثار گرافیک محسن حسینی در کابل برگزار شد


نخستین نمایشگاه گرافیک افغانستان با گزیده‌ی آثار گرافیک محسن حسینی در کابل برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی آکادمی هنر، این نمایشگاه عصر جمعه ۲۸ میزان در حاشیه پنجمین همایش از سلسله همایش‌های هنری ماهانه‌ی نیستان با گزیده‌ی آثار گرافیک دهه‌ی هشتاد محسن حسینی فیلمساز و گرافیست چیره دست کشور در محل آکادمی هنر و علوم سینمایی گشایش یافت.

در این برنامه که با اجرای موسیقی و نقد و نمایش فیلم همراه بود، اسد بودا نویسنده و استاد دانشگاه و محسن حسینی به ایراد سخن پرداختند.

بودا که «در باب بیان هنری؛ توزیع ظالمانه‌ی امر بصری در افغانستان» صحبت می کرد گفت: تأمل در تصویر و چگونگی توزیع امر بصری، ورق زدن لایه‌‌های فرهنگ و سیاست است. ما در عصری زندگی می کنیم که سخن گفتن در مورد اینکه جهان به دو پاره‌ی تصویر و واقعیت تقسیم شده معنی ندارد. ما در جهانی زندگی می کنیم که واقعیت ها و حقایق و حتی سیاست خودش را در خلال تصویر برای ما نمایان می کند.

در همین نمایشگاه و کارهای امروز آقای حسینی شما می بینید که هم هنر هست،‌ هم سیاست هست و هم نقد هست.
در همین جا شما جلد کتابی را می بینیدکه آقای کریم خرم وزیر فرهنگ چند سال پیش آنها را به دریای هلمند انداخت بنابراین هنر و تصویر هست که واقعیت ها از لابلای آن پیدا می شود.

بودا در ادامه گفت: تصویر اتوپیای تمام گفتارها است. به تمام گفتارهای بشری، از الهیات تا فلسفه و ادبیات و شعر و رمان وقتی نگاه کنیم می بینیم که تمام این‌ها وقتی خواسته حرفی بزند هدف شان این بوده که چیزی را برای ما بیان کند، بنمایاند و نشان دهد و به عبارت بهتر به تصویر بکشد. پس تصویر همان اتوپیایی هست که تمام گفتارهای بشری معطوف به آن است.

از منظر دیگر، تصویر در واقع جبران ضعف های ایده های فلسفی و الهیاتی است. ایده هایی را که فلسفه و الهیات تلاش کردند نشان دهد و نتوانستند، امروز هنر و رسانه های دیداری آنها را در گوشه و کنار جهان نشان می دهند.

ما در جهان امروز با بسیاری از آدمهایی مثل بن‌لادن یا ملاعمر را نمی‌بینیم بلکه تصویر آنها است که دهشتی را در منطقه ایجاد کرده و مردم در سراسر جهان فقط تصویر آنها را می‌بیند و تصویر آنها حکومت می‌کنند.
این استاد دانشگاه در رابطه با سرنوشت تصویر در افغانستان بیان داشتند: تا آنجا که به تاریخ ارتباط دارد بعد از عهد تیموری ما با مرگ تصویر روبرو بوده ایم.

با پیدایش تکنولوژی جدید و دوربین‌های عکاسی ما شاهد پیدایش تصویر از نوع دیگر بوده‌ایم و دیگر تصویر فقط مینیاتور نبود، تصویر عکسی از آدم‌های واقعی نشان می‌داد. اما تصویر آدم‌های واقعی، تصویر همگان نبود فقط تصویر ظالمان و حاکمان بود. به سخن دیگر همپای دیگر از انواع بی‌عدالتی‌ها، ما با بی‌عدالتی توزیع امر بصری مواجه بوده‌ایم و هنور هم امر بصری بصورت غیرعادلانه توزیع می‌شود. با گذشت سالها از تأسیس موزیم و آرشیو ملی هنوز در آنجا تصویر مردم وجود ندارد.

تصویر در افغانستان نتوانستند خودش را از انقیاد رژیم‌های اخلاقی و بازنمودی رها ساخته و به تصویر جمع یا مردم بدل گردد. پادشاهان معاصر افغانستان تصویر خودشان را هم‌عرض تصویر کل مردم می‌پنداشتند. از این منظر تأمل در باب تصویر و توزیع امر بصری از یک سو نقد ستم است و از سوی دیگر میانگین عینی و انضمامی که ما را در درک و فهم تاریخ ستم یاری می‌رساند.

آقای بودا با اشاره به کتاب «عصر تصویر جهان» اثر هایدگر یادآور شد که: هایدگر در این مورد معتقد است که تصویر یک حالت ریاضی‌گونه پیدا کرده و به باور هایدگر یکی از خطاهای عصر جدید این بوده که ریاضی را به عدد فرو کاسته در حالیکه ریاضی به ما میگوید وقتی سراغ چیزی میرویم آن را بصورت پیش فرض می فهمیم. به عنوان مثال وقتی روی در آکادمی سقراط می نویسد: هر که ریاضی بلد نیست اینجا نیاید منظورش این است که کسی که پیش فرض‌های دانستن را بلد نیست وارد اینجا نشود.

هایدگر معتقد است که در عصر تصویر جهان، تصویر پیش فرض فهم است و حالت ریاضی گونه دارد بگونه‌ای که ما با حقایق و اشخاص بصورت عینی مواجه نیستیم بلکه با تصاویر مواجهیم.

وی با اشاره به کتاب آینده تصویر اثر ژاک رانس گفت: تصویر نقد سیاست است. رانس معتقد است که نقد مدرنسیم و توضیح ناکامی های آن بدون توجه به تصویر،‌ بویژه هنر، گرافیک و نقاشی های انتزاعی ناممکن است.
پس از اجرای موسیقی محلی توسط شوکت علی صبور آوازخوان ونوازنده جوان و با استعداد کشور، محسن حسینی با عنوان «بیان دیداری» از هنر و گرافیک گفت و از بیست و چند سال کار در عرصه‌ی نقاشی،‌گرافیک،‌ انیمشن، سینما و تلویزیون و تمام چیزهایی که حوزه‌ی کاری او را از دهه‌ی هفتاد تا این روزها تشکیل می‌دهد.

پس از نمایش فیلم مستند «روبینا» به کارگردانی دیانا ثاقب، محمد مروج‌زاده با معرفی شناسنامه‌ی فیلم،‌ تلاش یک خانم فیلمساز برای ثبت و مستندسازی موقعیت‌های تازه برای زنان افغانستان را ستایش کرد و انتخاب موضوع فیلم را جسورانه دانست و روابط دوستانه و نزدیک فیلمساز با شخصیت اصلی فیلم را از ویژگی‌های مثبت آن برشمرد.

وی در خصوص محتوای فیلم گفت: کاش فیلمساز در این فیلم اطلاعات بیشتری در خصوص جامعه‌ی چین که بستر اصلی شکل‌گیری فیلم است به مخاطب می‌داد. سرزمینی که به لحاظ تصویری برای یک فیلم ساز بسیار قابل بیان است و در حد معرفی و تلاش دو هفته‌یی‌ی یک دختر خانم ورزشکار برای اعزام به بازیهای المپیک پکن ۲۰۰۸ و تضادهایی که در کمیته المپیک وجود دارد اکتفا نمی کرد.

مروج‌زاده در باب ساختار و جنبه‌های فنی فیلم، موزیک فیلم را غنی و قابل قبول ارزیابی کرد اما صداهای مزاحم و غیر قابل کنترل را از ضعف‌های فنی فیلم برشمرد.

وی در خصوص کارگردانی و جنبه‌‌های زیبایی شناسانه و فنی فیلم گفت: از آنجایی که فیلم با یک کمره، تصویربرداری شده مخاطب زاویه‌ها و نقطه‌های مختلف که در یک حرکت و حادثه‌ی ورزشی خیلی مهم است نمی‌تواند ببیند.

در اینجا علاوه بر تخت شدن تصویر و نماها و زاویه‌های شبیه هم که به ریتم و وجهه زییایی شناسانه‌ی فیلم آسیب می‌رساند، جنبه‌های زیادی برای بیننده گنگ و نادیده باقی می‌ماند.

وی در بخش دیگری از سخنانش تعلیق در ساختار فیلم را از نقاط قوت آن برشمرد.
این برنامه که از سوی آکادمی هنر و علوم سینمایی با همکاری بنیاد مهرگان عمران برگزار شده بود ششمین برنامه از سلسله همایش‌های هنری ماهانه نیستان است.


خبر و تصویر: روابط عمومی آکادمی هنر

In this article

Join the Conversation