بیانیه خانه فرهنگ افغانستان در سوئد، به مناسبت روز جهانی محو خشونت علیه زنان


خشونت علیه زنان در افغانستان یک پدیده چند بعدی می باشد که در ابعاد مختلف به عنوان ابزار سرکوب زنان مورد استفاده قرار می گیرد. خشونت در چهره های مختلف و در حوزه های مختلف زندگی زنان اعمال می شود که آمار قربانیان آن در سالهای اخیر به شدت افزایش یافته است. هرچند که در ده سال اخیر در سایه حضور جامعه بین المللی در افغانستان، مبالغ بسیار هنگفت و امکانات گسترده ای در قالب پروژه های مختلف درراستای محو خشونت علیه زنان به مصرف رسیده است، اما بسیاری از این پروژه ها بدون شناخت دقیق از شرایط زندگی زنان و بدون تعریف دقیق از عوامل و جغرافیای خشونت علیه زنان، به مصرف رسیده است، به همین دلیل سبب ایجاد تحول مثبت در زندگی و سبب کاهش میزان خشونت علیه زنان نگردیده است. حتی در مواردی این پروژه ها سبب افزایش خشونت نیز گردیده است که از همین رو در سالهای اخیر آمار و ارقام قربانیان خشونت به شدت رو به افزایش بوده است.

آمار و ارقام ارائه شده از قربانیان خشونت در افغانستان عمدتاً توسط کمیسیون حقوق بشر افغانستان ارائه گردیده است، اما با توجه به شرایط اجتماعی و آموزه های اخلاقی و فرهنگی مسلط در مناسبات اجتماعی افغانستان، درصد بسیار کلانی از خشونت های اعمال شده از دید رسانه ها پنهان مانده و هرگز درج آمار و ارقام رسمی نگردیده است. بنابراین آنچه که درج آمار خشونت علیه زنان در افغانستان می گردد، بخش کوچکی از یک فاجعه بسیار گسترده می باشد که برای مهار کردن آن هیچ اقدام جدی صورت نمی گیرد.

تجاوز جنسی، اجبار به خود فروشی و فحشا،ازدواج اجباری یا خرید و فروش زن به منظور یا بهانه ازدواج ، ازدواج کودکان، ،خشونت با استفاده از اتش زدن و یا استعمال مواد شیمیایی، خود سوزی و خودکشی ،جراحت ومعلولیت ، لت وکتک ، بددادن، نکاح اجباری ، ممانعت از حق ازدواج، نکاح قبل از سن قانونی، دشنام‌گویی، تحقیر ، آزار و اذیت، تبادل با حیوانات و زمین یا پول، اجبار به انزوا ، اجبار به اعتیاد، محرومیت از کار و تحصیل و اعمال خشونت در محیط خانواده، در محیط کار و جامعه از نمونه های برجسته خشونت علیه زنان در افغانستان دانسته می شوند که عوامل و ریشه های آن در باورهای اعتقادی و فرهنگ مسلط بر مناسبات اجتماعی قابل تأمل می باشند.

با توجه به این واقعیتها ، برای محو و کاهش خشونت علیه زنان در افغانستان، قبل از همه چیز، عوامل و بستر پرورش آن باید مورد توجه قرار گرفته و راهکارهای متناسب با مقتضیات و شرایط فرهنگی و زندگی زنان جستجو گردد. در حالیکه تا هنوز در زمینه های شناخت عوامل و جغرافیای خشونت توجه جدی صورت نگرفته است و کارهایی که به قصد محو خشونت به انجام می رسند از پشتوانه شناخت دقیق و تئوریک برخوردار نبوده است. اصولا شناخت و فهم وضعیت زنان در افغانستان که منجر به کاهش خشونت می گردد نیاز به تأسیس یک مرکز تحقیقی درمورد شرایط زندگی زنان و شناخت عوامل خشونت و راهکارهای مقابله با آنرا دارد که متاسفانه تا هنوز چنین اقدامی صورت نگرفته است.

اقداماتی هم که تاهنوز برای محو وکاهش خشونت علیه زنان، صورت گرفته است، به رغم اثرمندی آن، به کاهش خشونت منجر نگردیده و تغییر جدی در نگرش غالب در مورد زنان را نیز ایجاد نکرده است. در سال های جاری، ما شاهد چندین مورد حوادث دلخراش بودیم که اوج خشونت علیه زنان را به نمایش می گذارند. قضیه دلخراش سحرگل در پلخمری که برای راضی شدن به تن فروشی توسط خانواده شوهرش شش ماه شکنجه شد ، داستان غم انگیز شکیلا در بامیان که پس از تجاوز جنسی به قتل رسید، لعل بی بی در کندز که به جرم دلبستگی سنگسار شد و ده ها مورد دیگر از نمونه های برجسته اوج خشونت علیه زنان می باشند که برای محو و کاهش آن هیچ اقدام متناسب صورت نگرفته است. این نمونه ها نشان می دهند که اعمال خشونت علیه زنان سیر صعودی دارد و مهار کردن این فاجعه نیازمند تفکر و اقدامات بسیار جدی و فراتر از طرح و اعمال پروژه های کوتاه مدت می باشند.

با توجه به این واقعیت، محو و کاهش خشونت علیه زنان نیازمند ایجاد تغییر و تحول در هنجارهای غالب بر مناسبات اجتماعی در جامعه می باشد که جایگاه زنان را در مناسبات اجتماعی تعریف و تعیین می نماید.

خانه فرهنگ افغانستان در سویدن ضمن محکوم نمودن اعمال خشونت علیه زنان از تمام سازمان های بین المللی، مجامع دموکراتیک و نهادهای مدنی درافغانستان و همچنان ازدولت افعانستان که بسیاری از میثاقهای بین المللی را امضاء کرده است، تقاضا می نماید که برای محو وکاهش خشونت علیه زنان در افغانستان، اقدامات متناسب با شرایط زندگی و نیازمندی های زنان را به انجام رسانند.

۵ قوس ۱٣۹۱ – ۲۵ نوامبر ۲۰۱۲

In this article

Join the Conversation