
دور دوم انتخابات پارلمانی به گونه ای برنامه ریزی شده است تا پروسه ی حذف هزارهها از قدرت که در اواخر دور اول اولوسی جرگه آغاز گردیده بود، مرحله ی نهایی خود را پیموده و عملاً دست مردم هزاره از شرکت در قدرت کوتاه شود. برای مقابله با این روش خودکامگی حاکمیت انحصار قومی لازم بود تا تمامی اقشار مردم هزاره انتخابات را تحریم نمایند و از حضور در خیمه شب بازیای که هیچ امیدی به حضور نمایندگان این مردم وجود نداشت، ابا میورزیدند.
برنامه های احمقانه و مسخرهای که به دلیل ناامن بودن مناطق جنوب و شرق کشور، از تعداد حوزهها و سایتهای رأیدهی مردم هزاره در بامیان و جاغوری و دایکندی کاسته میشود. از صدور کارت رأیدهی برای حدود ۵۰ هزار نفر از مردم هزاره در کابل و بیش از این تعداد در ولایات کشور خودداری میگردد و با فعال شدن دستهای مرموزی، حدود ۱۰۰ نفر با هزینهی دیگران نامزد میگردند تا رأی این مردم پراکنده شود. این مجموعه دلایل باعث گردیدند تا تصمیم ما در مورد تحریم انتخابات جزم گردد و برای شروع مبارزه و تبلیغاتی در این زمینه آماده گردیم.
در کنار این رشته مسائل و توطئه ها ناگاه با نام افرادی در لیست نامزدان روبه رو میگردیم که عزم ما را در تحریم انتخابات متزلزل میسازد و تأمل و درنگ بیشتری در گرفتن تصمیم نهایی از ما میطلبد. شخصیتی چون استاد علی حسین ندام به دلیل سابقه ی حضورش در گرماگرم مقاومت هویت طالبانه ی کابل و نیز مقاومت شکوهمندش از فردای سقوط طالبان در برابر وسوسه های نابخردانه ی قرار گرفتن در مداری از قدرت، عزت و مقامی شایسته را میان مردم و مبارزین هزاره برایش رقم زده است. بهویژه اینکه وی بیباکانه ریشه ی تضادها را به خوبی میشناسد و با شعار محوری «تبعیض نه» وارد کارزار میگردد تا از همین اکنون ارادهی رویارویی خود را با حاکمیت انحصاری و قوم محور اعلام نموده و در این راستا گامهای روشن و شفافی را بردارد.
وضعیتی که حکام هزاره ستیز بر مبنای آن میرفت تا با وارد نمودن عناصر زبون و معامله گر در پارلمان، تمامی زمینه های مقاومت مردم ما را در این آخرین سنگر دموکراسی برباید، با موجودیت افرادی چون علی حسین ندام استادیار دانشگاه پلی تخنیک کابل و مشاور بابه در کوران رزم و مقاومت حیرتانگیز کابل، که در ضمن خود یکی از قربانیان فاجعه ی دردناک «افشار» بوده و تمامی هستی و دار و ندارش را در آن از دست داده است، امید تازهای به مقاومت در جبهه ی پارلمان میآفریند و ما را بر آن میدارد تا با استفاده از چنین مبارزین صادقی آخرین تلاشهای خود را برای روشن نگهداشتن سوسوهای پایانی نور دموکراسی، شانس نهایی خود را هم به آزمون بگیریم. چراکه من شخصاً و با شناختی که از ایشان دارم مطمئنم که او توانایی خوب و قابل تحسینی در فایق آمدن بر زد و بندهای درونی پارلمان را داشته و بر بسیاری از معضلات فرا راه چیره خواهد شد.
زمانی که او را در بحبوحه ی رزم و نبرد کابل میدیدم که لحظه ای آرام نداشت و زندگی خود را گاه در نشستی با فرماندهان مقاومت، گاه در کنار بابه و لحظاتی هم در کمسیون فرهنگی و نوشتن مقالاتی در دفاع از مقاومت هویتطلبانه ی مردم ما سپری مینمود، این بار و در سنگر پارلمان حتماً از پس همه معضلات و پیچیدگیها برخواهد آمد، به ویژه اینکه دوستان روشنفکر و دانشجویان هوادار وی او را تا آخرین گامها مددگار خواهند بود.
وقتی متأسفانه امروزه میبینیم که کسانی پا به عرصه نهاده اند که یا سابقه ی معاملهگریشان خرمنها سند بدنامی را ایجاد نموده و یا عافیتجویان از خارجه برگشتهای که بعضاً حتا دستی از دور هم بر روی آتش مقاومت غرب کابل نداشته و با به رخ کشیدن اسناد و مدارک تحصیلی خود بر مردم ما بسی بخر میفروشند، استاد ندامی که نه به لحاظ سطح تحصیل، نه تجربه ی مبارزه و نه همدردی و همگامی در درد و رنج مردم از کسی کم دارد، کوهی از امید خواهد بود و درست به همین دلیل است که به عنوان یک همرزم دیروزی در کنارش قرار گرفته ام و تا آخر هم خواهم ماند و این همکاری خود را بخشی از تعهد مبارزاتی در فاز سیاسی میهنم به شمار می آورم. از مردم، روشنفکران و دانشجویان قومم مصرانه تقاضا دارم تا همت خود را تنها در پیروز شدن وی محدود نسازند بلکه آخرین تلاش خود را به کار بندند تا بالاترین رده را میان نامزدان مردم ما کسب نمایند و بدینگونه توان و اراده ی خود را به نمایش گذارند که این نسل آگاه اینک مصمم است تا در صحنه حضور یابد و سرنوشت مردم خود را با انتخاب شایسته رقم زند.
نویسنده : کاظم وحیدی
رحیم زاده
با درود و سلام بر روان پاک شهدای گلگون کفن تاریخ پر فراز و نشیب همه اقوام محروم کشور و در رأس آنان قافله سالار عشق و شهادت، میخواهم نظرم را در رابطه با دومین دور انتخابات پارلمانی اینطور بیان دارم.
من برخلاف نظر نویسندۀ مطلب ذکر شده تأکید دارم که مردم ما باید همۀ اختلافات قبلی، از هر نوعی که باشد کنار گذاشته و آخرین تلاش های شان را نمایند تا نمایندگان بیشتر به پارلمان بفرستند و آخرین تلاشها صورت گیرد تا بهترین و شایسته ترین افراد انتخاب گردد. آری درست است که حلقات مشخصی دست به کارهستند تا موجودیت هزاره ها در پارلمان را کم رنگ نمایند، اما باید به خاطر داشت که تبعیض و استبداد به صورت اساسی آن هنوز پابرجاست و فقط شکل آن تغییر کرده است، حتی در بعضی موارد شکل آن نیز تغییر نکرده است. بنابراین برای فرد فرد مردم ما مخصوصاً آنانی که به هر نحوی میتوانند نقشی در همبستگی و ایجاد احساس مسولیت در بین مردم ما داشته باشدند، لازم و ضروریست که شبانه روزی کار کنند تا نتیجۀ مثبت و خوبی از انتخابات ارایه دهیم. به نظر من با تحریم کردن ها و کنار رفتن ها دردی دوا نمیشود، بلکه با حضور پررنگ و قاطع مردم است که سرنوشت رقم میخورد. من تنها نا امیدی که دارم این است که در بین همۀ هزاره ها تنها مردم جاغوری بازهم شاید نتوانند نمایندۀ در پارلمان داشته باشند. و من از اینکه سیاف گفته بود که مردم جاغوری همیشه داد از سواد، مکتب و تعلیم میزنند ولی یک مرد نتوانستند بیابند و به پارلمان بفرستند که در نتیجه فقط خانم شاگل رضایی به پارلمان راه یافت. اینبار باید مردم این ولسوالی کمر همت بسته و نمایندۀ به پارلمان بفرستند.
به امید همبستگی همۀ هزاره ها از هر گروه، حزب و مفکورۀ که باشند.