ابرازشخصیت دروغین درسایه توهین به استوانه های کشور

نویسنده: حبیب احمدی

531018هموطنان عزیز. کشورما افغانستان زادگاه و پرورشگاه چهره های متضاد تاریخی بوده و هست و در حد ظرفیتش مردان و شیرزنانی بزرگ را تحویل جامعه انسانی کرده است که راست قامتان جاودانه تاریخ اند. معذالک پست همتانی نیز لکه ننگ دامان پاک این وطن مخروبه گشته اند که ننگ تاریخ انسانیت اند. بخصوص دراین دهه اخیر که می شود گفت دهه ترقی وآذادی. این دهه بهانه ای بوده که کشورما شاهد انواع برخوردها ی ناهنجار اجتماعی باشد؛ وبه بهانه آزادی بیان وقلم عده ای دهن کجی های زیادی را انجام میدهند که درحقیقت ازاین فضای به ظاهرایده آل درپی سؤ استفاده جویی برآمده اند وسعی وتلاش می کنند که به نظرخودشان ترورشخصیتی کنندوبه خیال خام خودشان، جا معه را به سود منافع پست وبی هویت خود بچرخانند.
عوامل متعددی این روحیه ای هتاکی وجسورانه را دراین این گونه انسانهای کم خرد تقویت کرده است؛ که مهم ترین عامل آن, احساس خودبرتربینی غلط این گونه پست فطرت ها است که نوعیت این ویروس های مضردر جامعه, باعث می شوند که فرزندان رنج کشیده انقلاب که از زیر آتش خشونت دشمنان جان به سلامت برده اند، وماحصل خون ورنج, ویادگارهزاران شهید ومجروح وآواره هستند؛ هدف تیرملامت؛ تخریب, وترور شخصیتی قراربگیرند؛ وجای شکی نیست که فرصت دادن به چنین انسانها باعث می شود قداست ها درجامعه ما لطمه بخورد, ودیگرهیچ سنگی روی سنگ بند نشود؛ وآن وقت است که به قول معروف «مرده بد و زنده خوب» نمی یابی. چون اینگونه نیروهای زبون وبی هویت؛ بنابر عادت ناپسند شان،از جایگاه ونفوذروزافزون شخصیت ها ی ما درقلب ملت، واهمه دارند چون همسو بودن مردم را با آنها سد ومانع پیشرفت کاذبانه خودمی بی نند لذا تا پای مرگ آنها را به تیر ملامت و بی اعتباری می بندند وهمینکه این رهبران آماج تیر دشمن قرار گرفته و رخت از جهان بستند از آنها «بُت بی آزار»، «انقلابی اصیل »، »شخصیت برجسته» و… میسازند و تا حد اوصاف پندارگرایانه پیش میروند که باز هم به دیگران مایه دلزدگی میشود و این خود نوع دیگر فروپا شاندن شخصیت یا «شخصیت زدائی» است. بعضی تثبیت شخصیت خودش را بمثابه گروه انقلابیتر ازدیگران بستر اثباتش را نفی شخصیت های دیگران برمیگزیند؛ و«شخصیت زدائی« را ولوبا تهمت وافترا ودخالت درسرمایه واموال شخصی وتاقدرت توان و پیشرفت، درمسایل درون خانوادگی، وخلاصه باهرحربه ممکن که خیال کند موفق است؛ وسیله « شخصیت نمائی» خویش قرارمیدهد تا خود را بهتروصالح درانظارعامه جلوه دهد ولی بی خبرازاین است که این کارنابخردانه درنتیجه، هم آن شخصیت هارا می آلاید وهم خودش با این شیوه مذموم، منفور ومطرود جامعه واقع میشود. وبدون شک این طرزاندیشه، ضربه ایست برپیکر حرکت روبه سرعت جامعه ومردم ما. انحراف شخصیت زدائی گاها در بین جامعه ما چنان واگیر است که حتی اعضای یک گروه که جزء لاننفک یک خانواده به حساب می آیند، چشم دید شخصیت های آحاد متشکله خود شان را هم ندارند، وبعنوان روشن فکر، واینکه خودنمایی کند وبه نظرش حرف بزرگی زده باشد که مردم دست نوشته اش را بخواند، حرف های گنده ترازدهان خودش میزند که تعفن حرف های رکیک وبدبوی او خود، وجامعه را آزرده خاطرمی سازد، به قول شاعر: من ازبیگانگان هرگزننالم.هرآنچه کرد بامن آشنا کرد. گاها اگرانسان های شخصیت باخته وفرصت طلب که خود را دایه دلسوزترازمادر برای مردم ما احساس می کنند وتزویررا به جایی میرسانند که حتی درخواندن اشعارجگرسوزفرزندان ملت ما داعیه ریختن اشک تمساحانه دارند، برشخصیت های ما خورده بگیرند ایرادی ندارد، چون مثل این ها تحمل پرشورحضورملت درصحنه های مختلف، پیشرفت وصعود لحظه ای شخصیت های محبوب مارا درمقاطع مختلف ندارند، وگلایه ای هم نداریم؛ چون این ها همان دشمنان دیروزما ودوستان مکاروغدارسیاسی امروزماست؛ ولی باید انگشت حیرت بردهان گذاشت،ازخزعبلات بافی های عده ای ازخودیها، آنهایی که شخصیت درون خانوادگی شان را حتی دربین خانواده ها واقوام شان ندارند، ولی باتیغ برهنه وآخته برریشه خود حواله می شوند، نمک می خورند ونمکدان می شکنند. اینان معمولاً افرادی هستند که دومشکل اساسی وریشه ای دارند.
: ۱ ـ مایه ها و پایه های شخصیت شدن در فازهای بلند شخصیتی، در وجود شان بطورکلی محوو نابود شده است.
۲ ـ ازطرفی خودرا درسرزمینی احساس می کند که هیچ مانعی برسرراه گفته های خسیف وبی منطق خود نمی بینند وبی حیایی را تا بی نهایت به کمر می بندند.
سپس بخاطر تمایل افراطی که به «شخصیت نمائی» و یا تبارز کذائی دروغین خود دارند؛ به هر کاری که برای احراز کاذبانه مقام دلخواه شان باشد دست می زنند، غالبا این گونه انسانها؛ شخصیت های معمولی شان هم ضربت خورده است و در نتیجه ای این ضربت خوردنها به گودال سقوط شخصیت درغلتیده اند، بعد برای نجات از این گودال سوزناک که روح آنها را می آزارد دست به فرو کشیدن وتوهین کردن شخصیت ها درفضای مجازی می زنند تابه زعم خود با زیر پاکردن شخصیت شان بر فراز آن، خود را به نمایش گذارند، تا ازاین طریق عقده حقارت ومطرودیت شان را که درجامعه دارند، تخلیه کرده باشند. ولی این کارنه تنها خواسته های این هارا برآورده نمی کند بلکه تنفروانزجارجامعه را نسبت به آنها مضاعف خواهد کردوهمه مردم بیشتردرک می کنند که اینها انسان های بی منطق وجاهلی هستند که قرآن ازهمراه شدن بااین ها نهی فرموده است (که) وا عرض عن الجاهلین واذا خاطبهم الجاهلون قالواسلاما) چون همراه شدن بااین ها جزخسران وزیان کاری چیزی دیگری را نصیب خود ودیگران نمی کند.

In this article

Join the Conversation