نیکتایی گریزیی دریشی پوشان هزاره

نویسنده: عبدالله وطندار

داستان نیکتایی و یا کراوات از قرن ۱۷ در فرانسه شروع می شود. در این زمان نظامیان اجیر کروات ( کرواسی ها ) که در اردوی فرانسه خدمت می کردند، پارچه ای را به دور گردن خود می پوشیدند. فرانوسوی ها از روی کلمه ای کروات، این پارچه را کراوات نام دادند. کراوات به دل پادشاه فرانسه چنگ زد و او شروع کرد به پوشیدن آن و به این ترتیب، پوشیدن کراوات در میان طبقات بالای جامعه ای فرانسه مد شد و نشان موقعیت اجتماعی برتر. به مرور زمان کراوات از فرانسه به سراسر اروپا انتشار یافت و با انقلاب صنعتی و ضرورت کار دراز مدت در کارخانه ها و کمپنی ها، شکل ساده ای امروزین و گره دوام دار و آسان آن را خلق کرد. انگلیس ها هم آن را نیکتای نام دادند. با ورود کراوات به افغانستان از طریق هند بریتانوی، نام انگلیسی آن هم وارد زبانهای مردم افغانستان شد و به شکل ” نیکتایی ” در آمد!

نیکتایی در اکثر محیط های کاری غرب، بخشی از لباس رسمی را تشکیل می دهد، گرچند کمپنی های مثل گوگل و … بسیاری تلاش دارند که لباس کار رسمی را به هدف بهبود بازدهی، ایجاد محیط دوستانه و پایین آوردن میزان استرس محیط کار، حذف کنند.

مخالفت با نیکتایی توسط گروههای یاغی ( rebel and anti establishment ) و اعضای خورده فرهنگ ها، به عنوان نماد بردگی و تابعیت از قوانین ساخته ای صاحبان زور و زر، یک چیز آشنا در غرب است.

با پیروزی انقلاب اسلامی ایران، نیکتایی خود را در سمت سیاه تاریخ یافت و به عنوان نماد سلطه و جهانخواری غرب، از جامعه تبعید شد. رهبران جمهوری اسلامی ایران، سه قطعه ای دیگر لباس غربی یعنی دریشی ( پیراهن، پتلون، کت ) را جواز شرعی دادند اما نیکتایی از دریافت این جواز محروم شد و تا امروز در پوشش رسمی مردان در داخل ایران به چشم نمی خورد.

به نظر می رسد که نیکتایی در زمان امان الله خان، در افغانستان به بخشی از لباس رسمی افزوده شده است. خود وی نیز نیکتایی می پوشیده است. یکی از اطرافیان با نفوذ وی، محمود طرزی هم نیکتایی می پوشیده است. قبل از امان الله، نیکتایی در پوشش رسمی افغانستان به چشم نمی خورد. حتی عکس های قدیمی تر طرزی هم وی را بدون نیکتایی نشان می دهد.

در افغانستان، مخالفت با نیکتایی به تنهایی خیلی محسوس نبوده است. در اینجا مخالفت با کل پوشش غربی بوده است گرچند، پوشش افسران اردو و کارمندان دولت، حتی در زمان عبدالرحمن هم قسما غربی است.

برخورد مجاهدین با پوشش غربی ( دریشی و نیکتایی ) را همه می دانیم. فکر نمی کنم که کسی نداند که مثلا سیاف چه نظری در مورد دریشی دارد !

بعد از سقوط طالبان، لباس پوشیدن نخبگان افغانستان بیش از همیشه، نمادین شده است. حتی ما شاهد مهاجرت یک شبه از پیراهن تمبان به دریشی و نیکتایی و از ریش به بی ریشی بوده ایم. این نشان می دهد که پوشش نخبگان بیشتر از آن انتخابی، نمادین و آگاهانه است که ما فکر می کنیم و یا وانمود می کنند. رهبران مذهبی سنتی از لباس های محلی استفاده می کنند، و تکنوکرات ها و اسلام گرایان دریشی می کنند. ( این صف بندی ها مطلق نیست. )

در میان تکنوکرات ها و یا تحصیل کردگانی که از دریشی استفاده می کنند هم تفاوت های در پوشش دیده می شود.( امیدوارم برداشت من نادرست باشد. )

اکثر تکنوکرات ها و تحصیل کردگان هزاره ( نخبگان دریشی پوش هزاره ) نیکتایی نمی بندند. (من دیری است که متوجه این پدیده شده ام. ) اینها چه کارمندان دولت، استادان دانشگاهها، سیاستمداران، وکیلان پارلمان و … تقریبا همه اگر دریشی بپوشند، نیکتایی نمی پوشند. از وزیر پیشین سرور دانش گرفته تا نویسندگان روزنامه ای جامعه باز و غیر باز تا استادان دانشگاههای خصوصی و تا اسد بودا استاده پشت یک میز جل جلی در یک دفتر مدرن شیک و جلوی بیرق امریکا !

در یک عکس شیک از یک تیم ناهمگون انتخاباتی، اشرف غنی و دوستم نیکتایی بسته اند اما سرور دانش در حالیکه دریشی غربی را پوشیده است اما نیکتایی نبسته است.

من فکر نمی کنم که غیبت نیکتایی از پوشش غربی نخبگان هزاره، به دلیل ساده پوشی، تنبلی، سهل انگاری و یا نازکی پوست گردن باشد. دلیل اصلی هر چه باشد، نقش تاثیر الگوی رفتاری جمهوری اسلامی ایران را نمی توان نادیده گرفت.

اکثر نخبگان هزاره که فعلا در سمتی و یا موقعیتی تثیبت شده ای قرار دارند، دانش آموختگان و تریبت یافتگان ایران هستند و با آنکه تعداد قابل توجه شان مخالفت سرسختانه ای با نظام و سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران دارند، هنوز هم تحت تاثیر الگو های رفتاری در جمهوری اسلامی ایران هستند. نقش پیشتاز و بی شمار بودن این نخبگان در جامعه ای هزاره، خودش الگوهای رفتاری در جامعه ای هزاره را (برای یک مدت طولانی) خلق می کند و خواهد کرد. به این دلیل، من بعید نمی دانم اگر نسل جدید نخبگان هزاره که در دانشگاهها و موسسات تحصیلی داخلی هم پرورش می یابند، ” دریشی پوشان بی نیکتایی ” از آب در آیند !

In this article

Join the Conversation