کمک های کانادا به افغانستان و تعهداتی که باید در نظر گرفته شود

نگارنده: علی میرزاد| روز نامه هیل تایمز چاپ کانادا

ترجمه: امین وحیدی

خزان سال جاری میلادی، شهروندان کانادا انتخابات مهمی پیش رو دارند. انتخابات فدرال در ۲۱ ماه اکتوبر در این کشور برگزار می‌شود. به تاریخ ۲۸ سپتامبر اما قرار است انتخابات ریاست جمهوری افغانستان هزاران کیلومتر دور تر از کانادا و در آنسوی اقیانوس اطلس برگزار شود، در سرزمینی که برای کانادایی ها بیش ازحد آشناست. این انتخابات نیز برای کانادایی ها اهمیت خاصی دارد.

ماه اکتوبر پیشرو، هر کسی که مستاجربعدی ساختمان ۲۴ ساسکس (اشاره به محل اقامت نخست وزیرکانادا) باشد، نمی‌تواند دوسیه سرخ افغانستان را مانند دولت فعلی ترودو کنار بگذارد. پس از وقوع حادثه یازدهم سپتامبر۲۰۰۱ نظامیان شجاع کانادایی چه مرد و چه زن به فراخوان بین المللی مبارزه ضد تروریزم لبیک گفتند و برای سرنگونی طالبان شتافتند و با شجاعت در آن جنگ سهیم شدند. ازآن پس کشور کانادا همه ساله میلیون ها دلار را از طریق پروژه های مختلف بشردوستانه به افغانستان کمک کرده است.  

حالا اما پس ازگذشت ۱۹ سال، افغانستان به گفته نیک رابرتسن خبرنگار”سی ان ان” درزمان سرنگونی طالبان، به منظره ی تاریخی ای میماند که درمقطعی از زمان منجمد شده باشد و غرق درخون قربانیان ملکی بی‌شمار.

به گزارش دفترنمایندگی سازمان ملل درافغانستان (یوناما) فقط درنیمه اول سال ۲۰۱۹ حدود چهارهزارتلفات غیرنظامیان درافغانستان ثبت شده که ازآن جمله ۱۳۶۶ غیرنظامی کشته و ۲۴۴۶ زخمی شده اند. اکثریت قربانیان این حملات هزاره ها بوده اند. این آمارفقط تا ۳۰ جون سال روان میلادی را دربرمی‌گیرد. همزمان، انستیتیوت اقتصاد و صلح ، در گزارش سالانه شاخص جهانی صلح خود، رتبه ناامن ترین کشور جهان را به افغانستان داده است.

با وجود این آمار و ارقام، هنوز هم هزاران پناهجوی هزاره که از افغانستان فرار کرده اند٬ در کمپ های مزدحم پناهجویان در آسیا و اروپا بدون تعیین سرنوشت درخواست هایشان باقی مانده اند. تیم لیبرال دولت جاستین ترودو با استفاده از شعار آغوش گرم و باز کانادا برای پناهجویان، پرونده هزاران پناهجوی سوری را زود تر بدست بررسی گرفته است، درحالیکه صدها فامیل هزاره ی مستحق پناهندگی برای تصمیمگیری از سوی دولت کانادا درمورد درخواست هایشان درانتظارطاقت فرسا باقی مانده اند.

فقط درفاصله چند هفته ازگزارش دفتر نمایندگی سازمان ملل درافغانستان (یوناما)، به تاریخ سی و یکم جولای سال روان میلادی حمله دیگر تروریستی بالای اتوبوس شاگردان مکتب در کابل صورت گرفت که درآن ۳۴ نفرکشته و ۱۷ تن دیگر زخمی شدند. بتاریخ ۷ اگست طی یک حمله دیگرطالبان توسط یک موتر بمب گذاری شده نزدیک مقرحوزه ششم پولیس درغرب کابل که منطقه هزاره نشین است منجر به کشته شدن حداقل ۱۴ نفر و زخمی شدن ۱۴۵ ملکی به شمول زنان و کودکان شد.

حتا کابل که پایتخت است، با وجود پوسته های بیشمار امنیتی پولیس و ارتش درهرگوشه و کنار آن، هیچ امنیتی درآن وجود ندارد و تروریستان به آسانی از این بازرسی ها عبور کرده و درقلب پایتخت و دربین مراسم مردم، به آسانی به اقدامات تروریستی و حملات مرگبارشان ادامه میدهند. هزاره ها به ساده ترین جرم یعنی دراقلیت بودن ازنگاه مذهب و نژاد قربانی می‌گردند. همزمان جنگ های پیچیده و خونباری برای نابودی کامل هزاره ها علیه این کتله قومی درجریان است.  هزاره ها دیگر در هیچ جا و مکان در امن نیستند؛ چه درحال عبادت درمسجد باشند، چه درحال ورزش در باشگاه  یا درحال رفتن به محفل عروسی، این مردم همواره مورد حملات تروریستی قرارمی‌گیرند و به صورت وقیحانه به قتل میرسند.

آخرهفته گذشته، ساکنین غرب کابل شاهد حمله فجیع دیگری بریک سالن عروسی بودند که تمام جهان را به تکان درآورد. دراین محفل عروسی هنگامیکه اطفال می‌رقصیدند و شادمانی میکردند و بزرگسالان هنوز درحال صرف غذا بودند، تروریست انتحاری وارد تالار شده مواد انفجاری خود را دربین حاضرین انفجارداد که درنتیجه آن حداقل ۹۲ تن کشته و بیش از ۱۸۲ تن دیگر زخمی گردیدند. با این حال وضعیت خیلی از زخمی ها وخیم گزارش شده است. طبق گزارش ها از این حمله تروریستی، حتا تا ساعات اولیه بامداد روز بعد ازحمله، اجساد مثله شده قربانیان را از زیر آواربیرون می‌کشیدند.

کفش هایی بجا مانده از قربانیان حمله تروریستی بالای مراسم عروسی در کابل

از سوی دیگر افغانستان به مخزن و چاله فساد می‌ماند که ازرده های بالای اجرایی حکومت گرفته تا پایین رتبه ترین مامور آن به فساد آغشته است. سرکرده رژیم کابل، اشرف غنی احمدزی که ازسال ۲۰۱۴ طی یک انتخابات مملو از تقلب گسترده، قدرت را بدست گرفت ، خود را منحیث یک فرشته علیه فساد جا زد و شعار داد که نظام فاسد و ناکام را اصلاح و ترمیم ‌می‌کند. اما این فرشته تقلبی ضد فساد، تا کنون نه تنها هیچ کارعملی علیه فساد انجام نداده است که درعوض دردوران زمامداری او فساد اداری و تنش های قومی به بالا ترین سطح خود رسیده است.

نظر به گفته های عبدالرزاق وحیدی وزیر اسبق مخابرات افغانستان، استخدام برای پست های کلیدی ریاست های گمرکات وعایدات گمرکی افغانستان، بجای طی مراحل قانونی ازطریق اداره استخدام، همه زیر نظر مستقیم وزیر مالیه و یا شخص اشرف غنی احمدزی صورت می‌گیرد و چون استخدامها براساس لیاقت و شایستگی نیست، بسیاری از کارمندان این ادارات که فاقد سواد ابتدایی اند ازمحاسبات ساده مالیات و یا نوشتن یک مکتوب ساده عاجزمی‌مانند.

در اوایل همین ماه، آقای “جان باس”سفیر ایالات متحده امریکا درافغانستان، از نشر گزارش ها مبنی بر رهایی خلیل الله فیروزی از زندان ابراز نگرانی کرد. خلیل الله فیروزی یکی ازمتهمان اختلاس و تخلفات بانکی چندین میلیونی درافغانستان است که گفته می‌شود در این اواخر در بدل کمک سی میلیون دلاری به کارزار انتخاباتی اشرف غنی احمد زی، از زندان رها شده و تحت نظارت درخانه خویش قرارگرفته است. این نگرانی سفیر ایالات متحده آمریکا در افغانستان گرچند قابل درک است اما درمقایسه با اقدام کاخ سفید در معامله با طالبان و روی کارآوردن مجدد آنها برمسند قدرت، از اهمیت چندانی برخوردارنیست. ایالات متحده با آنکه ادعای تعهد مالی و همکاری در برگزاری انتخابات پیش رو در افغانستان کرده است، اما از سوی دیگر معامله کاخ سفید با طالبان، دست آورد های نه چندان زیاد چند سال اخیر درافغانستان را با چالش جدی رو برو کرده است. اما اینجا در کانادا، به علاوه میلیون ها دلاری که طی این سالها به افغانستان مساعدت شده است، درحال حاضر قرار است یک بسته کمکی ۴۶۵ میلیون دلاری دیگر نیز درقالب مساعدت سه ساله (که آخرین قسط آن ۲۰۲۰ ختم میگردد) از سوی کانادا به رژیم برحال افغانستان فرستاده شود. حالا این به دست کانادایی هاست که یک بار و برای همیش تصمیم بگیرند که با مسئله افغانستان چگونه برخورد خواهند کرد، زیرا درظرف ۱۹ سال گذشته، هرچه پول بیشتربه افغانستان فرستاده شد، هیچگاه نتوانست جلو کشتار فجیع و آزار و اذیت هزاره ها را بگیرد.

به گفته ایروین کوتلر وزیر پیشین عدلیه و فعال حقوق بشر، “امروزه ممکن برای دموکراسی زمان تاریکی باشد، اما کشورهای بزرگ و قدرتمندی مانند کانادا، با همه اشتباهات شان درشکل گیری نظم جهانی، مسئولیت دارند تا ازارزش های لیبرال پاسبانی کنند، ارزشی هایی که اصول دموکراسی را ترویج می‌کنند و در نزد کانادایی ها جایگاه خاصی دارند.

خانم کریستیا فریلند وزیرخارجه کانادا نیزدرحین دریافت جایزه سالانه بهترین دیپلومات سال از سوی “فارین پالیسی”، چنین اظهارداشته است، “اکنون که اقتدارگرایی درحال پیشروی است، زمان آن فرارسیده که لیبرال دموکراسی به مبارزه با آن به حرکت آید.”

فرقی نمی‌کند چه کسی نخست وزیر بعدی کانادا باشد مرد یا زن، اما نخست وزیرجدید باید مسئله قتل عام و آزار و شکنجه هزاره ها در افغانستان را به صورت جدی مورد بررسی قراردهد و قبل از ارسال هرگونه کمک بیشتربه افغانستان، از مصرف آن درجاهای درست٬ مطمئن گردد و از دولتمردان افغانستان تعهد های لازم را بگیرد.   

In this article

Join the Conversation