زندگی در گذر زمان

عباس دلجو

بخش بیست و یکم
سیاست سرکوب، تحقیر، تبعیض، طرد و نفی هزاره ‏ها حتی بعد از مرگ عبدالرحمن خان دوام داشته و تا دوره به اصطلاح دهه دموکراسی، این تبعیض به صورت عریان بر آنان اعمال می گردید. در واقع درین دوران طولانی حاکمیت استبداد، جامعه هزاره بیشتر از سایر جوامع از تمام حقوق و امتیازات انسانی محروم گردیده و هیچگونه حمایت قانونی از آنان صورت نمی گرفت . اما علیرغم تعمیل این سیاست وحشتناک، از اواسط دهه چهل به بعد برای هزاره ها زمینه یک مقدار پیشرفت های در بخش سواد آموزی از طریق شمولیت در مکاتب، نسبت به گذشته فراهم گردید که تعدادی از فرزندان هزاره علیرغم موانع دست و پاگیر آن زمان، موفق به فراگیری علم و دانش شدند . بعد ها تعدادی از انان نه تنها به دانشگاه راه یافته و به مدارج عالی علمی که حتی به مناصب و پست های دولتی تا سر حد وزارت نیز رسیدند . اگرچه کارگزاران حاکمیت تعداد انگشت شماری از هزاره ها را در مناصب دولتی راه داده بودند اما آنان را صلاحیت ایفای نقش در قبال مسئولیت داده شده شان نداده و بیشتر به صورت فرمایشی و صوری دیکور کرده بودند . اما همین حضور انگشت شمار و حتی نمایشی هزاره ها در ادارات دولتی در آن زمان، به خودی خود یک تحول چشمگیر در سیاست حکام مستبد و انحصار طلب آن دوره محسوب شده و باعث دلگرمی سایر هزاره گردید تا فرزندان شان را در زمینه فراگیری علم و ادامه تحصیل، تشویق کنند .
اما قبل از ان باید عزیز خوانندگان این سطور بدانند برای هزاره هائی که در آن زمان (دهه های سی و چهل و پنجاه هجری شمسی) درس خوانده اند، این کار شان به معنی از هفت خوان دشوار گذشتن بود . این دشواری ها و موانع که سر راه فراگیری تحصیل فرزندان هزاره قرار داشت، دقیقا در دو بخش بیرونی و داخلی قابل بررسی است . در بخش بیرونی عوامل بازدارنده که مانع از فراگیری تحصیل فرزندان هزاره بود، همانا تبعیض و تعصب و کینه و نفرت شدید کارگزاران حاکمیت سیاسی از هزاره ها بود که به هیچ قیمت حاضر نبودند تا هزاره ها از نعمت سواد، آگاهی سیاسی و تخصص علمی برخوردار گردند . درین قسمت تا جائی پیش رفتند که حتی با صدور فرمان های دولتی مانع از تحصیل فرزندان هزاره در مکاتب دولتی گردیده و همچنان زمینه شمولیت آن دسته از هزاره های را که علیرغم این موانع و کارشکنی ها و مشکلات دست و پاگیر آن زمان، موفق به ختم دوره های تحصیلی شده و مدارک علمی بدست آورده بودند را، در ادارات دولتی توسط حلقات سیاسی وابسته به دربار، سد کرده و از کار در ادارات دولتی آنان را محروم ساختند . حکام مستبد و اتنوسنتریست آن زمان، با این کارشان نه تنها چانس شمولیت هزاره ها را در ادارات دولتی گرفتند بلکه از بروز استعداد و خلاقیت بخش عظیمی از مردم جلوگیری کرده و کشور را به قهقرا سوق داده و باعث پسمانی و عقب ماندگی کشور نیز گردیدند .
اما در قسمت شناسائی عوامل بازدارنده درون اجتماعی جامعه هزاره، لازم است به چند مورد عمده اشاره کرد . یکی از عمده ترین موانع داخلی که در درون جامعه هزاره قرار داشت و مانع فراگیری تحصیل فرزندان هزاره گردیده بود، همانا برداشت دُگم و متحجرانه از مذهب بود . بدین معنی که تعداد زیادی از آخوند ها و متولیان قشری گرا، متحجر و سنتی که در راس امور مذهبی جامعه هزاره قرار داشتند، تحصیل فرزندان هزاره را در مکاتب دولتی یک عمل غیرمذهبی دانسته و برای هزاره ها استدلال میکردند که شمولیت فرزندان تان در مکاتب دولتی، منجر به خروج انان از دین گردیده و در نهایت به کفر انان میانجامد . طبعا با اینگونه فتوا، آنهم از طرف به اصطلاح رهبران دینی، پدران و مادران مومن و مسلمان آن دوره، هیچگاه رضایت نمیدادند تا با مکتب رفتن فرزندان شان، دین و باور های مذهبی آنان به باد فنا رفته و کفر اختیار کنند . اگر پدر خانواده ای راضی میگردید که فرزندش را به مکتب سرکاری بفرستد از طرف آخوند های قشری و متحجر و مردم سنتی، تکفیر شده و آنان را همطراز مردمان زندیق و مرتد و کافر می پنداشتند . طبعا هیچ مسلمانی حاضر نبود که با شلاق اینگونه اتهامات نواخته شوند . دومین عامل درونی، مشکل اقتصادی جامعه هزاره بود که پدران نه تنها توان پرداخت پول جهت خرید کاغذ و قلم و کتاب را برای فرزندان شان نداشتند که هیچ، حتی درین خانواده های فقیر، طفل هفت ساله آماده شمول به مکتب، یک بازوی قوی اقتصادی برای خانواده فقیر و بی بضاعتش محسوب میگردید و به همین لحاظ اطفال سنین هفت به بالا به عوض رفتن به مکتب، همه یا در مزارع و یا در بازار ها به عنوان کمک خرچ خانواده شان به کار های شاقه میپرداختند . در کابل اینگونه اطفال روز شان را با دست فروشی در سرک ها و پادووی و شاگردی در مغازه ها و دکان ها، سپری میکردند تا در غروب از حاصل دستمزد ناچیز شان دوسه قرص نانی خریده و ازین طریق کمک خرچ پدر ضعیف و فقیر شان باشند .
اما علیرغم آن همه عوامل بازدارنده بیرونی و درونی، تعداد کمی از هزاره ها توانستند از آن سد ها و موانع گذشته و به مدارج عالی تحصیلی دست یابند. بالاخره این تابو شکست و تحصیل کردگان هزاره در پست های دولتی و حتی در دانشگاه به حیث اساتید قابل احترام پذیرفته شدند . اما در قسمت اساتید دانشگاه، باید یادآور شد که در حوزه فرهنگـی هزاره ها با دشواری های فراوان توانستند چندین کرسی استادی دانشگـاه کابل را به دست آورند . علت قبولی آنان در آن شرایط دشوار، نیازمندی شدید حکومت ظاهر شاه به اساتید با صلاحیت دانشگاهی بود که ناگزیر شخصیت های علمی هزاره را در مقام استاد در دانشکده های مختلف پذیرفت .
اسامی و پست هزاره های تحصیلکرده و شاغل در ادارات دولتی را از دهه سی تا شصت هجری شمسی تا جائیکه حافظه ام یاری کرده از حافظه ام کمک گرفته ام و بقیه معلومات را درین قسمت از آقایان استاد عزیزالله شفق، داکتر صاحب لعلی و آقای محمد عوض نبی زاده اخذ کرده ام و جادارد که از همکاری این دوستان عزیز تشکر و امتنان خویش را ابراز دارم . باید متذکر شوم اگر از سایر شخصیتهای علمی هزاره که در ان زمان مشغول خدمت در ادارات دولتی بودند، درین بخش نام نبرده ام باید اعتراف کنم که متاسفانه من اسامی آن عزیزان را بیاد نداشته و در ضمن شناختی در باره آنان ندارم . به همین لحاظ از تمام عزیزان خواننده که این مطالب را میخوانند تقاضا دارم تا اگر اسامی شخصیت هائی را که از قلم جا مانده و آنان بخاطر دارند، لطفا برایم ایمیل کنند تا ازین طریق از آن شخصیت های علمی که سرمایه های فکری و معنوی جامعه ما بودند، درین صفحه نام برده شده و حداقل بصورت فهرست وار هم که شده باید جامعه ما شخصیتهای علمی و پیشتاز و پیش کسوت شان را بشناسند. تا بعدا قلم بدستان و نخبگان جامعه ما بتوانند بیوگرافی کامل آنان را در خدمت نسل جوان بگذارند . درینجا ناگزیر از ذگر جمله معترضه ای هستم و آن اینکه من درین بخش فقط در باره تخصص علمی و پست های اداری شخصیت های هزاره صرف نظر از وابستگی های سیاسی، ایدئولوژیکی و همچنان خصوصیات اخلاقی و… آنان بحث کرده ام . از آنجائیکه از یک زاویه خاص به این شخصیت ها پرداخته ام، طبیعی است که در همان جایگاه آنان را مطرح کرده و به بحث بگیرم و کاری به خصوصیات اخلاقی، تفکرات سیاسی، وابستگی های اعتقادی و عملکرد های صنفی آنان نداشته باشم .
تعدادی از شخصیت‌های تحصیلکرده مردم هزاره که در زمان ظاهر شاه طی سال های ۱۳۴۰ الی ۱۳۵۲ شمسی در ادارات دولتی مصروف کار بودند عبارت اند از آقایان :
داکتر عبدالواحد سرابی سال ۱۳۴۸ – ۱۳۵۱ هجری شمسی وزیر پلان و وزیر مشاور .
انجینر محمد یعقوب لعلی سال ۱۳۵۱ ه – ش وزیر فواید عامه و بعدآ وزیر معادن و صنایع .
دکتر عبدالواحد سرابی استاد در دانشکده اقتصاد
غلام محمد ییلاقی استاد در دانشکده اقتصاد .
محمد اسماعیل مبلغ استاد در دانشکده فلسفه و ادبیات .
انجینر یعقوب لعلی استاد در دانشکده انجینیری .
استاد نیطاقی، استاد در دانشکده کشاورزی
داکتر محمد علی امان استاد در دانشکده کشاورزی .
داکتر مراد علی اصیل استاد در دانشگاه کابل .
علی احمد زهما استاد در اکادمی علوم
داکتر صادق علی یاری استاد فیزیولوژی در دانشکده طب
داکتر عبدالحمید لعلی متخصص جراحی در شفاخانه جمهوریت و مسئول آموزش داکتران جوان و استاد جراحی در دانشکده طب
داکتر عبدالعلی لعلی متخصص طب عمومی
داکتر غلام یحی لعلی متخصص عقلی و عصبی در شفاخانه میوند
داکتر حسین فیضی متخصص در جراحی و رئیس شفاخانه وزیر اکبر خان و ابن سینا در کابل
داکتر چراغ علی متخصص جراحی در شفاخانه جمهوریت و رئیس انستیتوت طب کابل
داکتر زلمی میرزاد متخصص جراحی در شفاخانه جمهوریت
داکتر ضامن علی غرج فرزند فرقه مشر علی دوست خان رئیس شفاخانه ابن‌سینا شهر کابل
داکتر عبدالخالق سرابی سرطبیب شفاخانه بامیان
داکتر عبدالعلی جاغوری داکتر در شفاخانه ابن سینا
داکتر لطیف داکتر در کلینک دندان شهر کابل
داکتر سلطان محمد مددگار و برادرش داکتر دندان
محمد محسن خان طیب مدیر در ولایت کابل و استاد در مکتب صنایع کابل
عزیز طغیان پسر خادم حسین بیگ استاد در دارالمعلمین عالی کابل
محمد اکرم یاری استاد در لیسه خوشحال خان و لیسه محمود طرزی
عبدالله خان رئیس تفتیش وزارت داخله .
نادر علی خان رئیس تهیه غله و ارزاق،.
قاضی ضامن علی و قاضی حسن زاده و کاظمی، روسای ستره محکمه .
غلام حیدر جمالی مدیر در ریاست انحصارات کابل
غلام محمد برهانی مدیر در ریاست انحصارات کابل .
انجینیر عبدالله مبین رئیس کود و برق مزار شریف
محمد شریف خان پیلوت در ریاست هوانوردی
سلطانعلی کشتمند مدیر در وزارت معادن و صنایع
کریم میثاق ترجمان زبان روسی در وزارت معادن و صنایع
شاه علی اکبر شهرستانی معاون ریاست گمرکات وزارت مالیه
محمد نعیم خان مامور در وزارت دربار وقت
محمد یوسف خان مدیر لیسه ولسوالی پنجاب بامیان
محمد سرور خان یکاولنگی معاون مدیر معارف ولایت بامیان
جنرال احمدعلی بابه رئیس محاکمات وزارت دفاع
جنرال محمد ابراهیم کارمند وزارت دفاع
دگروال عبدالقیوم نظری کارمند وزارت دفاع
دگروال خیرالله خان افسر اردو در وزارت دفاع
دگروال محمد داوود لعلی کارمند وزارت دفاع
دگروال عبدالروف خان ترکمنی کارمند وزارت دفاع و بعدا مدیر مسئول نشریه «پیام وجدان»
دگرمن بهرام علی میهن داکتر جراحی افسر در شفاخانه چارصد بستر اردو
جگرن حسین علیخان تحصیلکرده چکوسلواکیا افسر در ریاست خدمات تخنیکی اردو
جگرن محمدیعقوب افسر ریاست تعمیرات وزارت دفاع
جگرن عبدالله خان افسر دواساز در چهار صدبستر اردو
محمد عوض نبی زاده مامور در ریاست مطابع دولتی
مدیر محمد سرور خان مدیر در وزارت مالیه
غلام سخی سارنوال در وزارت عدلیه
محمد علی لعلی مدیر عمومی کنترول در شاروالی کابل
عبدالکریم لعلی مدیر برآوردی وزارت فوائد عامه
محمد عوض لعلی مامور در وزارت داخله
مهندس غلام علی لعلی مدیر فوائد عامه
عبدالرشید لعلی مدیر در شاروال کابل
عبدالحسین لعلی مدیر برآوردی در وزارت فوائد عامه
محمد سرور لعلی شاروال در ولایت بغلان و سمنگان
براتعلی تاج رئیس شرکت هزاره مشروطه خواه و تحصیلکرده ترکیه
و …
باید بخاطر داشت که بخش اعظم این تحول چشمگیر را باید مدیون همان یک دوره مستعجل دهه به اصطلاح دموکراسی دانست که زمینه حضور تعداد از هزاره ها در ادار ات دولتی، فراهم گردید .

ادامه دارد

منبع: نمای نزدیک

In this article

Join the Conversation

3 comments

  1. احدترکمنی پاسخ

    ستر جنرال عبدالقادر به بی سی گفته است:
    “یکی از روزها برای بازی والیبال به مکتب استقلال کابل رفته بودیم. مسابقه شروع نشد اما ناگهان کسی به نام بهرام علی آمد و بر ضد ظاهر شاه سخنرانی کرد. این در حالی بود که شاه در آن زمان سایه خدا بود و اعتقاد بر این بود که اگر کسی شاه را ببیند به بهشت می رود.”

    1. kabir پاسخ

      آ قای دلجو!
      خیلی عالی مینویست رهایی از زیر یوغ استبدادبه خون وفدا کاری ضرورت دارد تازمانیکه رهبری جامعه مارا رهبران جاهل جهادی ومافیایی در اختیار داشته باشد اب خوش از گلوی ملت ساطور خورده ما پایین نخواهد رفت ما زمانی به ازادی وخود کفایی میرسیم که رهبری جامعه مارا رهبران واقعی چون خالق ها وگاوسوارهاوفیض محمد هابدست بگیرد واگرنه رهبران خایین که هر روز قالب بدل کرده به نرخ روز نان خورده در مسیر حوادث حرکت میکنند مارا بجایی نخواهد رسانید.

  2. سید حجت فاضلی بلخابی پاسخ

    سلام آقا ببخشید میتونیم با شما در ارتباط باشیم. اگر میشه شماره تلگرام یا ایمو ویا وتساپ تان ره لطف کنید