صادقی بامیانی
نمی دانم تا چه حد از قلعه نواب در منطقه ورس- بامیان شناخت دارید و یا از آن شنیده اید، قلعهای که یاد آور تلخترین خاطره ها و یکی از نشانههای ظلم و بیداد دست نشاندگان فاشیست در هزاره جات است .
در سفر خود به ورس به منطقهی سلطان رباط که درهی سر سبز، خوش آب و هوا و نسبتا وسیعی است رسیدیم چشمم به قلعهی بزرگ و با برجها و باروهای محکمی که اطراف آن را مزارع سرسبز و درختان بلند بید و چنار احاطه نموده است؛ افتاد.
این قلعه در زمان ظاهر شاه ساخته شده است اول که آن را دیدم فکر کردم که متعلق به یکی از خوانین نام دار منطقه است اما وقتی پرسیدم گفتند:
این قلعه متعلق به نواب است، قلعه ای که خشت، خشت آن با زور و بی گاری گرفتن مردم بیچارهی منطقه بنا شده است.
از نواب پرسیدم گفتند او یکی از خوانین بزرگ افغان (پشتون) بود که در زمان ظاهر شاه و با حمایت سیاستهای فاشیستی دولت آن زمان توانست زمینهای زیادی را از چنگ مردم در آورد و این قلعه را بر بالای آن بنا نهد.
یکی از دوستانم که از “شوقل” ورس است داستانهای تلخی را از این قلعه برایم روایت نمود او می گفت:
وقتی نواب خواست این قلعه را بسازد مردم اطراف اینجا را به زور به بیگاری میگرفت حتی سر بعضی ها بیش از یک هفته هم کار میکرد، علاوه بر آن مسافرینی که از این منطقه گزرشان می افتادند از چنگ مزدوران نواب خلاصی نداشتند، راه را بر آنها میگرفتند و به زور از آنان کار میکشیدند، اگر کسی اندکی نسبت به کار تغافل و سستیی میکرد با شلاق و ضرب مشت و لگد به کار واداشته میشد و چون به آنان غذای درست نمیداد تا زمانیکه توان و رمق کار داشتند رهایشان نمیکردند.
ایشان داستانهای چندی از کسانی نقل کرد که در اثر ضرب و فشار کار در این قلعه یا جان خود را از دست میدادند و یا مریض میشدند.
هماکنون قلعهی نواب و زمینهای آن به دست یکی از دهقانان منطقه بطور اجاره قرار دارد و روی آن به کار مشغول است.
تفــاهـــم