
محمد سلطان توسلی
شرق میانه هنوز هم آرام نشده است. جاده های این نقطه ی زمین دیرگاهی است که به سنگر مردم در مقابل حکومتهای دیکتاتوری و تمامیت خواه تبدیل شده است. ولی به نظر میرسد با وجود سقوط حکومت سی ساله مبارک در مصر و فرمانروایی بیست و سه ساله ی بن علی در تونس، بعضی حکام مادام العمر همچنان به خونریزی و مقاومت در مقابل خواست مردم ادامه میدهد.
اخبار تلویزیون را میدیدم. گزارش در باره برخوردهای امروز در بنغازی یکی از شهرهای لیبی را نشان میداد. گزارش نشان میداد که پولیس معمر قذافی چطور مردم را قتل عام میکند. مردمیکه برای اعاده حقوق خود در سرکها حضوریافته اند. آنطور که گوینده می گفت تاحال ده ها نفر کشته شده و صدها نفر هم زخمی شده اند و پولیس بدون هراس به غیر نظامیان شلیک میکند.
خیلی سخت است در قرن بیست ویکم زندگی کنی و اینگونه به طبیعی ترین حقوق انسانها با شلیک گلوله پاسخ بدهی. اوضاع در یمن و بحرین هم خیلی خوبتر از این نیست. آنجا نیز هر روز مردم قربانی میدهند ولی از حق خود برای رسیدن به یک حکومت دموکراتیک دست بر نمی دارند. همسایه ی غربی ما نیز به شدت به تظاهرات ها برخورد می کند ولی نتوانسته است با وجود نشان دادن مشت آهنین، جلوی صدای مردم برای اعتراض را بگیرند.
هرچه هست تحولات شرق میانه خیلی سریع است و این موج این نقطه ی از زمین را دچار تحول عمیق خواهد کرد، این امر زمانی حتمی به نظر میرسد که مردم با فقر و بیکاری مواجه اند و مهمتر از آن میانگین سنی اکثر جمعیت این کشورها کمتر از بیست و پنج است و این یعنی پتانسیل بالقوه زیاد برای تغییر.
این درحالیست که مقامات افغانستان به خواب خرگوشی فرو رفته اند و هیچ اقدامی در جهت اصلاح حکومت و از بین بردن فساد وحق تلفی در ادارات اش نمی کند. ادارات همچنان فاسد اند، مردم روز به روز از دولت فاصله میگیرند، تنش ها زیاد تر میشود و درکل دولت هیچ سیاست برای رفع آن نداشته و تازه کسانی از داخل حکومت به تنش ها دامن می زنند.
واضح است اگر دولت به خود نیاید و دنبال چاره نباشد به سرنوشت دولتهای شرق میانه دچار خواهد شد و بدتر از آن طالبان استفاده ی اعظمی را از این وضعیت خواهد کرد. اگر دولت بیشتر از این غفلت کند به نقطه ی بدون برگشت خواهد رسید و افغانستان بازهم به قرون وسطی برخواهد گشت.
شبکه ی سرتاسری مردم هزاره