
محمد سلطان توسلی
از هشتم مارچ بعنوان روز بین المللی زن تجلیل میشود. این روز نیز مانند خیلی مناسبت های تاریخی دیگر، ریشه در مناسبات اجتماعی غربی ها دارد. انقلاب صنعتی در غرب باعث شد تا سیل از کارگران وارد کارخانه ها شوند و زنها نیز تعداد قابل ملاحظه ی این کارگران را تشکیل میدادند. این کارگران زن در ساعات طولانی و با مزد بسیار ناچیز کار میکردند. درامریکای نو ظهور، وضع خیلی بدتر از جاه های دگر بود. این بود که درسال ۱۹۰۸میلادی هسته های اولین جنبش اعتراضی زنان در نیورک شکل گرفت. حدود پانزده هزار زن کارگر درنیویورک دست به اعتراض زدند و علیه مزد کم و ساعتهای طولانی کار و همچنان اعطای حق رای برای زنان، شوریدند.
اما “کلارا زتگین” آلمانی اولین زنی بود که مبتکر طرح نامگذاری یکروز برای زنان بود. او درسال ۱۹۱۰ و در کانفرانسی که تحت عنوان “کانفرانس بین المللی زنان کارگر” در کوپنهاگن دنمارک تدویر یافته بود، روی نامگذاری یک روز مشخص بنام روز بین المللی زن تاکید کرد. هرچند تا سال ۱۹۱۳ از روز زن در کشورهای مختلف و در روزهای مختلف تجلیل میشد تا اینکه درهمین سال هشتم مارچ بعنوان روز بین المللی زنان به رسمیت شناخته شد و امسال صدمین سال تجلیل از روز بین المللی زنان است.علاوه بر روز بین المللی زن، ملتهای جهان بمناسبت های دگر نیز تحت عنوان والنتاین، روز مادر و…از مقام زن تجلیل میکنند.
هشتم مارچ بهانه ای اس برای توجه بیشتر به زن، به حقوق اش و ارج گذاری به تلاشهای او است، حالا ممکن است در مقام مادر باشد، یا در مقام نقش آفرین اجتماعی و یا کدام نقش دیگر در جامعه. این روز در کشورهای مختلف جهان گرامی داشته می شود و در آن پیشرفتهای زنان در عرصه های آموزش، صحت، کار و دیگر مسایل مربوط به آنان به بررسی گرفته میشود. هشت مارچ فرصتی است تا مشخص شود زنان به کدام پیمانه در شکل دهی یک جامعه نقش دارند و چه حقوقی بایست داشته باشند که تا هنوزبه آن دسترسی ندارند. هشتم مارچ روز دادخواهی زنان است، آنانیکه از نظر کمی نصف پیکره ی یک جامعه را تشکیل میدهند ولی در طول تاریخ و در جوامع گوناگون بارها طعم تلخ تبعیض را چشیده اند و بارها تازیانه ی استبداد جنسیتی را برشانه های نحیف شان احساس کرده اند.
در افغانستان پس از طالبان نیز از این روز تجلیل میشود، اما آنجا همه چیز جنبه نمادین دارد تا واقعی و راه گّشا. آنجا اما، از هشت مارچ در سالن های مجلل و باحضور زنان قدرتمند و بیشتر اشرافی تجلیل میشود. زنان فقط برای همان محفل اهمیت دارد و درهمان لحظه. بعد از آن همه چیز به حالت اول بر میگردد و زنانی که بارِ تبعیض را به دوش می کشند، شاید حتی نفهمند که هشت مارچ چه صیغه ی هست و برای چی؟.
این درحالیست که فلسفه ی وجودی چنین روزی کمک به زنان و اولویت دادن به موضوع زنان است و باید در این روز خطوط اصلی کار در جهت محو تبعیض جنسیتی ترسیم شود. کمبودهای سالهای گذشته بررسی و جهت رفع آنها اقدام شود. ما وزارت امور زنان را داریم ولی متاسفانه با گذشت تقریبا یک دهه از عمر آن، کدام تغییر قابل توجه نتوانسته است در زندگی زنان ایجاد کند.
زنان کابل اما، یک روز پیشتر از روزجهانی زن به تظاهرات پرداختند و خواهان حقوق سیاسی بیشتر گردیدند. یکی از آنان به خبرنگار بی بی سی گفت که آنها میخواهند زنان بعنوان ولسوال، معاون ولایت وغیره حضور داشته باشند. به باور من درکشورما زنان مشکلات عدیده ای دارند که بیش از معاون والی شدن و حضور در مناسب عالی دولتی برای شان مهم و حیاتی است. تجربه چندسال گذشته نشانداده است که باوجود حضور زنان حتی درسطح وزارت و ولایت نتوانسته است کمکی چندانی به بهبودی وضع زنان درکل نماید. مسایل زنان نیازمند کارهای مهمتری است که باید به آن توجه شود. بالا بردن سطح سواد زنان، حضور جمعیت های رضاکار زنان برای همکاری با زنان در مناطق دوردست و مسایل از این دست میتواند به زنان بیشتر کمک کند تا حضور یک زن بعنوان معاون والی.
بدون شک زنان افغانستان امروز با وجود پیشرفتهای نسبی در بخشی جهات، همچنان از تبعیض های ساختاری، روانی ، مذهبی و دیگر اشکال تبعیض جنسیتی رنج میبرند. هنوز گوش و بینی زن افغانستانی بریده می شود، هنوز زن افغانستانی به دست گروه های غیر مسئول سنگسار میشوند.
درمحیط کار با نگاه های سنگین همکاران اش روبرو میشوند و گاهاً مورد آزارهای جنسی قرار میگیرند. درکوچه و خیابان نیز وضع بهتر از این نیست. زن افغانستانی هنوز به بد داده میشود. هنوز در بسیاری نقاط افغانستان حق انتخاب شوهر را ندارند. درخیلی از نقاط جنوب کشور از آموزش محروم است و صدها مورد تبعیضی دیگر که از حوصله ی این پُست خارج است.
تجلیل از مقام زن میتواند متفاوت تر باشد. ما باید تجلیل از زن را از سالن کنفرانس هوتلهای پنج ستاره و لوکس به خانه ببریم. می شود هرسال دراین باره خود را ارزیابی کنیم، جامعه ی خود را ارزیابی کنیم و کمبودها در بخش زنان را مورد نقد قرار بدهیم. سپس جهت رفع آن بکوشیم. ببینیم آیا واقعاً مادر، خواهر و یا زن ما به چه نیاز دارد که ما انجام نداده ایم. چکار کنیم تا وضع آنها بهبود پیدا کند.
چه قوانینی نیاز است تا از تبعیض علیه زنان جلوگیری نماید. چگونه میشود یک محیط کار سالم برای زنان ایجاد کرد تا همکار مرد اش نتواند تبعیض علیه او روا دارد. چه کارهای نیاز است تا وضعیت تحصیل، صحت و حضور اجتماعی او را بیمه نماید. چه راهکارهای وجود دارد تا از بد دادن، ازدواجهای زیر سن و تجاوز به آنان جلوگیری کند. وقتی کاربرای محو تبعیض را شروع کردیم، هشتم مارچ را تجلیل کرده ایم. وقتی سال آینده خود را ارزیابی کنیم و متوجه شویم که چندین مانع را از راه برداشته ایم آنگاه می توانیم بگوییم ما از هشتم مارچ تجلیل بعمل آورده ایم. درغیر آن این سلسله سیمنارها که عمرش به درازای یک روز میرسند، هیچ دردی از زنان را مداوا نخواهد کرد و با غروب آنروز، غروب خواهد کرد.
روز جهانی زن را به تمامی زنان جهان و افغانستان تبریک میگوییم با این آرزو که روزی، زن افغانستان هم بتواند ازحقوق درخور شان اش برخوردار شود. روزیکه زن افغانستان مجبور به ازدواج اجباری نشود. روزیکه به شکل سمبولیک از مقامش تجلیل نشود. روزیکه به اراده ی خودش هشتم مارچ را تجلیل کند. روزیکه درنقطه-نقطه ی افغانستان مکاتب دخترانه باز باشد و ما شاهد حضور زنان درتمامی بخش های جامعه باشیم.
شبکه ی سرتاسری مردم هزاره
ذبیح الله از تمکی
واقعن برای من جای افتخاریست کی بتواند زن ها هزارجات حقوق خود را گرفته بیتواند . واقعن چیزی زیبا و دل چسبی بود.