
نویسنده: عبدالله هروی
بر اساس گزارش های نشرشده بعضی از شهروندان ولایت بامیان در اعتراض به بی توجهی دولت مبنی بر عدم تأمین آب آشامیدنی و همین طور بی پروایی در امور بازسازی آن ولایت در یک اقدام سمبولیک به یک الاغ مدال تلاش و صداقت اعطا نمودند. خبرها حاکی از آنست که مردم منطقه زرگران ولایت بامیان، پس از اینکه درخواست های مکرر آنان از سوی مسئولین حکومتی در زمینه توجه به تامین آب آشامیدنی و نیز امور بازسازی مورد بی توجهی قرار گرفت، تصمیم گرفتند که در بدل فقدان صداقت و خدمت مسئولین، به یک راس خر، به نمایندگی از مجموعه خرهای منطقه، که ماهها بدون توقع زیادی و صادقانه در امور نقل و انتقال، بویژه در زمینه تامین آب آشامیدنی مردم انجام وظیفه نموده است مدال تقدیر اعطا نموده و از تلاش های صادقانه این حیوان نجیب و خدمتگزار سپاسگذاری نمایند.
در لوح تقدیری که به این حیوان داده شد آمده است :
” جناب محترم خر مرکب زاده !
ما جمعی از مردم بامیان افتخار داریم از زحمات شما که سالهاست بدون چشم داشت پاداش به ما مردم فقیر قریه های بامیان که از طرف مقامات بلند پایه مملکت همیشه نادیده گرفته شده ایم، خدمت نموده اید و در رسانیدن آب به هر خانه ای از ما کمک بزرگ انجام داده اید تشکر و قدردانی نموده و مفتخریم که اولین لوح سپاس را به شما تقدیم داشته و آرزومندیم که همیشه شکم شما پر از کاه و جو بوده و مثل دیگران ما را فراموش نکنید.”
شایان ذکر است که این اولین حرکت نمادین مردم بامیان در اعتراض به بی توجهی های مسئولین در امر خدمات رسانی و بازسازی آن ولایت نمی باشد، بلکه سال گذشته نیز مردم بامیان در اعتراض به بی توجهی های مسئولین و نشنیدن صدای اعتراض مردم، جاده های این شهر را کاهگل نمودند. ولایت بامیان یکی از ولایت های تاریخی و مهم افغانستان می باشد. آثار باستانی موجود در این ولایت حکایت از آن دارد که روزگارانی این خطه مرکز و خیزشگاه تمدن ها و فرهنگ های زنده جهان و منطقه به شمار می رفته است. اما متاسفانه در طول سالیان در اثر حاکمیت های خودکامه قوم گرایانه و بی توجهی مطلق حکومت های مرکزی، این سرزمین از رشد و رونق بازمانده و به بوته فراموشی سپرده شده است.
در دوران حاکمیت سیاه طالبان، مردم بامیان به دلیل اعتقادات و باورهای خود نه تنها مورد کشتار دسته جمعی قرار گرفتند، بلکه طالبان فرهنگ ستیز و تبارگرا با ارتکاب یکی از تکان دهنده ترین جنایت های شان، بت بزرگ بامیان و دیگر آثار های باستانی را نابود ساختند. هدف از تخریب بت های بامیان و دیگر آثار باستانی آن ولایت توسط طالبان فرهنگ ستیز و خرد گریز، در حقیقت تداوم سیاست های تبارگرایانه عبدالرحمن خان جابر می باشد که هزاران نفر از مردم مناطق مرکزی را به بهانه های واهی قتل عام نمود. با آغاز تحول جدید سیاسی در کشور امید مردم بامیان، هم چون سایر مردم افغانستان قوت گرفت که دوران تبعیض و بی عدالتی سپردی گردیده و نشانه های فقر و رنج و تبعیض از زندگی شان رفع خواهد شد. به همین دلیل در طی نه سال گذشته مردم مناطق مرکزی بطور اعم، و مردم بامیان بطور اخص از وفادارترین مردم به نظام سیاسی موجود بوده و در تمام عرصه ها در جهت تقویت نظام سیاسی و ثبات کشور حضور پرشور داشته اند.
با وجود بی عدالتی ها و بی توجهی های که مسئولان حکومتی نسبت به مردم بامیان روا داشته اند، خلف وعده های که نموده اند، جفاهای که در حق آنان کرده اند ولی مردم بامیان هرگز دست به تفنگ نبرده و حاضر نگردیدند که برای تخریب وطن و به آشوب کشیدن اوضاع کشور با تروریست ها و بیگانگان همسو گردند. انتحار و ایجاد آشوب در فرهنگ و ذهنیت مردم بامیان کاملا بیگانه است. آنان نارضایتی خود را از وضع موجود همواره به شکل منطقی و با درنظر داشت حفظ وحدت ملی و ثبات سیاسی به شکل مدنی نشان داده اند. جای بسی تاسف و درد است که اولا با وجود ادعاهای کذایی مسئولان درباره توجه به بامیان، همینطور وعده های که به آن مردم شریف در امور بازسازی داده شده است، تاکنون هیچ گونه اقدام قابل توجه و درخور شأن و اعتبار و صداقت آن مردم صورت نگرفته است.
دیگر اینکه با وجود حضور دهها انجوی خارجی در بامیان با ادعای بازسازی در آن منطقه، ارائه دیگر خدمات که بجای خود بماند، حتی آن مردم از داشتن یک آب آشامیدنی صحی کاملا محروم می باشند. افزون بر این می توان از مشکلات اقتصادی، بیکاری، نبود سرک، کاستی های فرهنگی و آموزشی در عرصه معارف و….همه نشانه های واضحی است از بی توجهی و سیاست های تبعیض آلود و بدور از عدالت مسئولان نسبت به ولایت بامیان. این در حالی است که در بسیاری از مناطق ناامن، که زمینه فعالیت و بازسازی صفر می باشد، بودجه های عادی و انکشافی پیاپی گسیل گردیده و علاوه برآن امداد های فوق العاده از کدهای ویژه دولتی در آن مناطق صورت می گیرد. سخن بر سر این نیست که مناطق ناامن از موضوع بازسازی و رسیدگی کنار گذاشته شود؛ بلکه نکته اصلی در اینست که چرا چنین تبعیض و بی عدالتی برسیاست ها و شیوه های حکومتی حاکم باشد که مردمی بخاطر اینکه خواست های شهروندی خود را نه از طریق انتحار و گلوله، بلکه با منطق و صدای انسانی فریاد می نمایند این چنین از حق مسلم خود محروم بمانند.
بی عدالتی و تبعیضی که میان ولایات وجود دارد امری نیست که زیاد ضرورت به استدلال و شواهد داشته باشد و یا از منظر مسئولان مادون و مافوق پوشیده باشد. درد اینجاست که همه مسئولان ریشه درد و خود درد را می دانند، اما خود را به تغافل زده اند. بدین جهت است که بدنبال اعتراض های سمبلیک مردم بامیان نسبت به بی توجهی های مسئولان، این سوال خلق می شود که آیا اساسا مسئولان کشور قادر به درک برخوردها و شیوه های سمبلیک می باشند؟ اصلا ذهن و مغز مسئولان قادر به دریافت و درک مفهوم سمبلیک می باشد؟ چون اگر چنین باشد قطعا باید عرق شرم برجبین شان جاری گردد و نسبت به سیاست و روشهای خود تجدید نظرنمایند، یا اینکه به اعتراض ها و خواست های مردم پاسخگو باشند.
ولی تاکنون از سنگ صدا برآمده است، اما گوش مسئولان، خصوصا در رابطه با مردم بامیان و ولایت های محروم هم چنان ناشنوا می باشد! نگارنده بر این باور است که صدای اعتراض و فریاد خواست های مردم افغانستان، بویژه مناطق محروم با دو واکنش مواجه می باشد: واکنش نخست از سوی برخی مسئولان بدینگونه است که آنان اصلا قادر به درک مفهوم حرکت های مدنی و سمبلیک نمی باشند. آنان برای اینکه به قضیه و موضوع پی ببرند باید حتما صدای هراس انگیز انفجار و انتحار را بشنوند! باید تفنگ بدست گرفت و با صدای فیر و ایجاد راه بندی و گروگانگیری و مختل ساختن وضع امنیتی منطقه چنین مسئولینی را متوجه ساخت که خواست ما چیست؟ عده ای دیگر از مسئولین که قادر به درک موضوع بوده و میدانند که حرکت های مدنی و سمبلیک مردم یعنی چه ؟ اینان یا بی کفایت اند و یا مغرض و فاقد احساس مسئولیت در برابر سرنوشت مردم.
اگرمسئله غیر از این می بود و درکی و دردی وجود داشته باشد! اگر احساس و شعوری درمیان باشد، چنانچه وظیفه شناسی و تعهدی دربین باشد، قبل از اینکه وضعیت نابسامان به حرکت های تخریبی یا اعتراض های مدنی کشانده شود، برای رفع تبعیض و بی عدالتی و ارائه خدمات عمومی و انجام صادقانه مسئولیت خویش، اقدامات جدی و ملموس صورت می گرفت؛ یا اینکه چنین مسئولینی خود را در برابر پرسش ها و خواست های مردم پاسخگو احساس می کردند. حال گرچه مردم بامیان بار دیگر ظرفیت و شعور بالای سیاسی و اجتماعی خود را برای چندمین بار گوشزد مسئولان غافل و فاقد روحیه مسئولیت پذیری نموده اند ولی جای شک و تردید جدی وجود دارد که مسئولان کشور از این بابت دچار عذاب وجدان گردیده و صدای مردم را بشنوند!
منبع: روزنامه افغانستان
شبکه ی سرتاسری مردم هزاره
shams Z
saikunid ba in medalhayetan yak zaman doulat in kharhaye zahmat kash ra az shoma nagirad ya khodaye nakhasta talibhaye nadan intihary nakunad agar yak zaman kharhaye tan ra az dast bedehid zendagi baretan sakht mesha hadde aqal dar paye medal menaweshtid ba ehteme Karzai