کوچیگری بستری برای فاجعه آفرینی های مخالفان مسلح

نویسنده: رهین فرهمند

گزارشات خبری از ولایت غزنی حاکی از آن است که مخالفان مسلح با حمله به ۲۶ روستا در این ولایت خانه ها و قریه های مردم را به آتش کشیده اند. شماری از نمایندگان شورای ولایتی غزنی گفتند در نتیجه تهاجم مسلحانه کوچی‌ها در ولسوالی ناهور، ۲۶ قریه در منطقه خوات این ولسوالی حریق شده است و مردم منطقه شب‌هنگام از خانه‌های‌شان متواری شده‌اند. گزارش ها می افزاید این عملیات تهاجمی مخالفان مسلح که تحت نام و عنوان کوچی‌ انجام می گیرد از ساعت ۱۰ شنبه شب آغاز شده است.


همزمان با تهاجم کوچیهای مسلح به ناهور، طالبان جاده‌ غزنی- ناهور را در کوتل مهمند در مربوطات ولسوالی جغتو مسدود کرده‌اند و آنتن‌های شبکه‌های مخابراتی را که در مسیر ناهور قرار داشت، نیز تخریب کرده‌اند تا ارتباط را با ولسوالی ناهور قطع کنند. شماری از آگاهان بر این باورند که این موضوع نشان دهنده تبانی میان طالبان و کوچی‌هاست.

محمدعلی احمدی، معاون والی غزنی نیز ضمن تایید به آتش کشیده شدن قریه‌ها توسط کوچی‌ها گفت تلاش جریان دارد تا از تخریب بیشتر در این مناطق جلوگیری شود. این درگیری در حالی صورت می گیرد که پیش از این نیز نمایندگان مردم در این مناطق از هجوم کوچی ها ابراز نگرانی کرده و خواهان اقدامات پیشگیرانه در این راستا از سوی دولت شدند. در چنین شرائطی از دولت انتظار می رود که هیات با صلاحیتی را که دارای صلاحیت ها و اقتدار لازم در حل منازعات باشد تعیین نموده و بجای هیاتهای محلی که به نظر می رسد ناتوان از حل چنین منازعات اجتماعی است جایگزین نماید.

ساکنان محلی میگویند که کوچیها مسلح هستند و اموال آنها را غارت میکنند، کشتزارهای مردم را از بین میبرند و خانههایشان را آتش میزنند. در سال گذشته بعد از برخورد میان کوچیها و هزاره ها، رییس جمهور فرمان داد که برای کوچیها زمین توزیع شود تا از برخورد آنها با مردم مسکونی جلوگیری گردد این اقدام گام مهمی در جهت پایان دادن به بحران کوچیگری در کشور بود انتظار می رود تطبیق این فرمان بتواند برای همیشه این مشکل را ریشه کن کند.

پرسش اساسی این است که تداوم حملات مخالفان مسلح در قالب کوچی بر مردم محلی در ولایت غزنی تا کی باید ادامه داشته باشد؟

کشتار مردم بی دفاع محلی توسط طالبان در پوشش کوچی ها و آتش زدن خانه ها و مواشی این مردم تا چه اندازه می تواند قابل تحمل برای این مردم باشد؟

حال آنکه اعتراضات مدنی و قانونمند سالهای گذشته شهروندان کشور در شهر های مختلف نشان از تلاش شهروندان کشور در حل مسالمت آمیز مسائل کوچی ها و ساکنان محلی بود. بنا بر این با توجه به شرائط بسیار دشوار وامنیت شکننده کشور بایسته است دولت محترم که از تمامی اقوام و ملیت های کشور نمایندگی می کند به زود ترین فرصت به این مسئله رسیدگی نماید. مسلما کسی نمی خواهد که در حق کوچی ها و یا ساکنان بومی منطقه ستم و یا ظلم روا داشته شود و یا حق کشی صورت بگیرد. از این رو بهترین راه این است که دولت هم درقبال کوچی ها اسکان آنان را عملی نماید و هم فرمان منع همیشگی رفتن کوچی ها به هزارجات را بصورت کامل تطبیق نماید.

زیرا تجربه سال های اخیر بخوبی نشان داد که نه هزارجات گنجایش ورود جمعیت های دیگر را دارد و نه مردم می توانند چنین چیزی را بپذیرند و نه اینکه برای کوچی ها چنین جنگ ها و درگیری های پی هم سودی دارد. از این رو اسکان کوچی ها و تطبیق فرمان منع رفت و آمد کوچی ها در این مناطق می تواند برای همیشه این مشکل را حل نموده و زمینه شکل گیری وحدت و اتفاق ملی را که یک ضرورت مبرم و اساسی کشور نیز هست را فراهم نماید. تداوم حملات کوچی ها و برخورد های تنش آلود آنان با مردمان مناطق مرکزی کشور می تواند ثبات و امنیت شکننده کشور را به جد آسیب رساند.

درحالیکه دولت در تلاش است تا پروسه سراسری صلح را در کشورعملی سازد در چنین شرائطی اگر به خواسته های مردم محل و کوچی توجه نشود مسلما تلاش های صلح عقیم خواهد ماند. در نتیجه تلاش های چندین ساله ی دولت به شکست مواجه می گردد. بویژه انکه این احتمال هم بسیار زیاد است که دست های برای به هم زدن ثبات و امنیت نسبی در کشور کوچی ها را تحریک برای حضور در این مناطق کرده باشد. قرائن و شواهد نشان می دهد که مشکل علف چر ها واحتیاجات کوچی ها نیست زیرا آنان خود بهتر از دیگران می دانند که مناطق مرکزی هرگز ظرفیت پذیرش جمعیت های تازه و مواشی آنان را ندارد و عملا رفتن آنان به این مناطق نیز بی فایده خواهد بود.

این مسئله از آنجا کاملا روشن می گردد که کوچیگری اینک در کشور به یک تهدید جدید علیه امنیت و ثبات کشور تبدیل شده است و کوچیها بصورت طبیعی با زن و فرزند، گله و مواشی به جای می روند نه با تعداد زیاد افراد مسلح و توپخانه وسلاح های سبک و سنگین، سرباز و مردان جنگی صرف. گذارش ها حاکی از آن است که تعداد زیاد مردان مسلح که هیچ تفاوتی با مخالفان دولت و طالبان مسلح ندارند وارد برخی مناطق شده اند. از ین رو در اینکه ممکن است دست ها و طوطئه های بزرگی در کشور در جریان باشد هیچ بعید نیست.

بایسته است دولت محترم بویژه شخص رئیس جمهور فورا اقدام نماید که این مشکل برای همیشه حل و فصل گردد. در غیر این صورت احتمال شکل گیری بحران ها ومشکلات به مراتب بزرگ تر از این کاملا وجود دارد. در پایان باید گفت تهاجم انبوهی از نیروهای مسلح به سلاح های سبک و سنگین بر مناطقی که هیچگونه سلاح برای دفاع از خود ندارند و با حسن نظر و اعتماد به دولت ملی این سلاح های در دست داشته را به دولت واگذار کرده اند یک ظلم ناروا و نابخشودنی در حق مردم بی دفاع ولایت غزنی است.

دولت در برابر هر نوع کشتار و تخریبی که در این مناطق توسط مخالفان مسلح در قالب کوچی صورت می گیرد مسئول است انتظار می رود دولت به زود ترین فرصت ممکن خسارت های مردم را جبران نموده و اگر توان فرستادن نیروهای امنیتی به این مناطق را ندارد باید مردم محل را در برابر تهدید های این چنین و دفاع از خود مسلح نماید. طبیعی است که اگر اکنون جلو فاجعه آفرینی های مخالفان مسلح در این مناطق گرفته نشود این مسئله آرام آرام به یک چالش جدی در برابر ثبات و انسجام ملی در کشور تبدیل خواهد شد.

منبع: روزنامه افغانستان

شبکه ی سرتاسری مردم هزاره

In this article

Join the Conversation

1 comment

  1. باچه آزره پاسخ

    غارت =چپاول = کشتار جمعی = انتخار گری = بد نام سازی دین = نوکری بیگانه ها = غلامی و حلقه به گوشی = انحراف گری ==>پشتون

    @‌ در کمپیتور خطرناک ترین ویروس ها هارس و تورجان است @ در افغانستان خطرناکترین ویروس پشتون است @ جامعه که مبتلا به ویروس باشد جامعه ناقص است @ از همین رو است که مدت سه قرن اخیر این کشور در درون باطلاق فرو میرود و هیچ راهی نجات هم ندارد @ دجالانی تاریخ قرن بیست و یکم پشتون های جهان