تا ثیررقابتهای جهانی درشکل گیری دولتهای معاصرافغانستان

محمدعوض نبی زاده


افغانستان زیستگاه اقلیتهای قومی بیش ازسی گروه قومی و اتنیکی اندکه اقوام پشتون با انحصارقدرت ازطریق لشکرقومی قدرت نظامی وسیاسی خودرادرافغانستان برسایراقوام محروم تحمیل واعمال نموده است وقوم حاکم باجابجایی جمعیتهای ازگروه های قومی خویش درسرزمینهای اقوام محروم با انحصارگرایی قدرت درکابل ازشکل گیری یک ملت- دولت واحد درافغانستان جلوگیری کرده است.

خشونت اعمال شده نسل کشی ,کوچ اجباری واشغال وغصب سرزمینهای پدری مردم هزاره درمناطق جنوب دردوران امیرعبداالرحمن، تضادهای قومی ومذهبی را تشدید وافغانستان راواردجنگ قدرت باماهیت قومی ومذهبی نمودکه بعد ازآن نیزدرطی دوره های مختلف قتل عامها ,کوچ اجباری وزمین سوخته ازطرف نظامهای استبدادی تکقومی وبخصوص در زمان حکومت طالبان جنایات امیرعبدالرحمن بالای مردم هزاره و دیگراقوام محروم کشور یکباردیگر بصورت خشن تر ی آن تکراروعملی گردید وبدین ترتیب انحصارقدرت قومی تاهنوزپایان نیافته وباابعاد وسیعتری تداوم پیدا نموده است .

ازآنجائیکه نظامهای سیاسی افغانستان معاصرتحت تاثیررقابتهای بین المللی درطی مدت تقریبا سه سده ای اخیرشکل گرفت واین سرزمین بارها توسط خارجیها اشغال وساختارهای متفاوت قدرت را درداخل بخوداختیارنمودودرابعاد گسترده ای تاهنوزبی ثبات وناآرام باقی مانده است.درطی این مدت عوامل گوناگون خارجی ,منطقه ای وداخلی درتغییرودست بدست شدن وپهیره بدلیهای قدرت درافغانستان نقش معینی راایفا نموده است وتا اکنون افغانستان موفق نشده اندکه ازین مرحله دشواروخونین رقابتهای جهانی ومنطقه ای عبورنماید.

گرچه رقابتها میان قدرتهای ذیدخل خارجی ثابت ولی بازیگران آن متنوع بوده است.که میتوان این رقابتها را درسطح بین المللی ازطریق جنگ و اشغال ورقابت برای تحکیم نفوذ کشورهای منطقه وتشدید رقابتهای قومی ومذهبی درداخل افغانستان مشاهده نمود.افغانستان تحت تاثیراین سه حلقه ای خبیثه ای رقابتهای بین المللی ,منطقوی وداخلی که انواع گوناگون ساختارهای قدرت راتجربه نمود ودرهمه آنهابه شکست مواجه گردید.

درطول مدت تقریبا یک ونیم سده ای اخیررقابتهای بین المللی درافغانستان ازاشغال سرزمینی استعماری بوسیله استعمار انگلیس وروسیه تزاری ،جنگهای سه گانه انگلیس وافغان وامضای قراردادهای مرزی گندمگ ودیورند آغازشد،که درسه جنگ واشغال ازجمله دوره ای رقابت دوقدرت استعماری روس وانگلیس درارتباط به ساختاروتحول قدرت دردوره ای سلطنت درانیها وبارکزائیها با جنگ وکشتارفرزندان دوست محمد خان بارکزائی همراه بوده است وحکومت نوماهه ای امیرجبیب الهه کلکانی که بااعدام اوبازگشت سلطنت دودمان محمد زائیهاباردیگرامکان پذیرگردید.

دوره ای اشغال افغانستان بوسیله اتحاد شوروی، با تشدیدرقابتهای ایدئولوژیک قدرتهای شرق وغرب برهبری آمریکا واتحاد شوروی درهنگام جنگ سرد و دوره ای سلطنت محمد زائیها وجمهوری تاجدارسردارمحمد داود باجابجایی قدرت دردرون خاندان شاهی که بساط سلطنت رابرچید وجمهوری فردی ناسیونالیستی پشتونگرا را به وجودآورد وجمهوری دموکراتیک خلق نورمحمد تره کی،حفیظ الله امین، ببرک ,کارمل ونجیبالله که علیه یکدیگر کودتا کردندوداکترنجیب الهو بوسیله طالبان درمقرسازمان ملل متحد کشته وجسدش بدارکشیده شد.دوره ای بعد ازجنگ سرد ,دولت اسلامی برهان الدین ربانی ,امارت اسلامی طالبان ودولت کنونی حامد کرزی برآمده ازتوافق ” بن”رادربرمیگیرند.اما مشخصه ای این هرسه دوره رقابتهای بین المللی تحت تاثیرجابجایی قهرآمیز قدرت، دردرون دودمان سلطنتی ویا احزاب سیاسی با کشتاروحذف فیزیکی رهبران قبلی درداخل افغانستان همراه بوده است.

دوره ای جدید بعد ازاشغال آمریکا و ناتوبخاطرنگاه به آینده اقتصادی جهان وقطب بندیهای جدید جهانی قدرت ورقابت میان آمریکا،اروپا, چین و روسیه را درسطح بین المللی احتوا مینمایدودررقابتهای منطقه ای میان هندوستان و پاکستان, رقابت سرزمینی برمحوربحران کشمیرتمرکزیافته که افغانستان برای پاکستان تأمین کننده عمق استراتژیک درمقابله با هندوستان بحساب میآید.درحالیکه رقابتها میان ایران وعربستان سعودی وایران وپاکستان ماهیت ایدئولوژیک دارد.ولی درمسیررقابتهای منطقوی نقش پاکستان برسرنوشت افغانستان دائمی به نظرمیرسد.

مخالفت ودشمنی اقوام تاجیک، هزاره وازبیگ با پاکستان،بیشتراین کشور رابه این نتیجه رسانیده است که یگانه راه تامین منافعش درافغانستان استفاده ای ابزاری ازاقوام پشتون برضد دیگران است چون پاکستان نه دوست طبیعی پشتونها است ونه دشمن تشنه بخون اقوام غیرپشتون، بلکه پاکستان درصدد تامین منافع استراتژیک خود درافغانستان است تاازهرراهی ممکن منافعش را تامین نماید.

تحولات احتمالی دردایره ای قدرت کنونی درافغانستان ازطریق رقابتها میان نیروهای داخلی ,منطقه ای و بین المللی هنوزهم ادامه دارد وبا تداوم همین رقابتها است که چگونگی پایان اشغال سوم خارجی را رقم خواهد زد وساختارجدید قدرت ازمیان کشاکش همین رقابتها به بیرون کشیده خواهد شد که با این حال ساختارآتی قدرت رادرافغانستان وضعیت نظامی آمریکا وچگونگی خروج ناتوونیروهای آمریکائی ازافغانستان تعین خواهد کرد،که به احتمال زیاد ساختارآینده قدرت مشروعیت خودرا ازاجلاس”بن”دوم با توافق ,بین المللی ای ,منطقه ای و داخلی دریافت خواهد نمود.

ولی قدرت خارجی جدید درافغانستان خرد گرانه ترازدو قدرت سابق اشغالگراست چون ناتودرنظردارد تا ازتجربیات شکست خورده انگلیس وشوروی درافغانستان استفاده کند وراه دومی غیرازپذیرش شکست نظامی را به تجربه بگذارد.این که چگونه چنین اتفاقی خواهد افتاد به عوامل بسیارگوناگونی جهانی ,منطقوی و داخلی بستگی دارد که تا اکنون مشخص نشده اند .

دراستراتژی جدید آمریکا چند گزینه ای ازساختار قدرت درافغانستان مطرح است:- که ساختار نامتمرکز و فدرالی قدرت و واگذاری قدرت به طالبان در شرق و جنوب و واگذاری قدرت درکابل ,مناطق شما ل مرکزی وغرب کشوربه دمکراتهای لیبرال در افغانستان را مد نظرقرارداده است.

اماخروج سریع ناتو ازافغانستان باعث فاجعه عظیم برای امریکا وتشدید جنگ داخلی درافغانستان وزمینه مداخلات بیشترهمسایگان توسط طالبان درین کشوررافراهم خواهد کردزیراراهبرد نظامی پاکستان طوری عیارساخته شده که به مجردعقب نشینی نیروهای امریکا ازافغانستان،آنها افغانستان راتحت نام طالبان اشغال نمایند که افغانستان وتمام منطقه رابی ثبات خواهد ساخت وباعث تحریک وگسترش آیدیولوژی تندروان اسلامی برعلیه ارزشهای لیبرال درهرگوشه جهان خواهند شدودرمناطق غرب وشمال افغانستان ناقلین سابق پشتون تبار بحیث ستون پنجم فعال خواهند بود.

با وجودهمه این چالشها قبول طولانی ترحضور نظامی ناتودرافغانستان به مراتب بهترازانتظارشکست راهبرد خروج آن خواهد بود که درغیرآن شاید باعث شورشهای سیاسی داخلی وعقب نشینی کامل مصیبت بارنیروهای ناتوازافغانستان خواهندگردید.

امریکا وناتوباید ازمناطق شمالی ,مرکزی وغربی افغانستان که تقریباً بیشتراز ۶۰ فیصد نفوس اینکشوررا تشکیل میدهند، دفاع نماید که این مناطق بشمول کابل بطورگسترده به تلاشهای امریکا علاقمندند. جامعه جهانی باید ازاستبداد تکقومی درافغانستان جلوگیری ودموکراسی نوپارادرین سرزمین استبدادزده نهادینه سازدونگذاردکه اقوام تحت ستم افغانستان بیشترازین قربانی انحصارقدرت وبیدادگری قومی بوسیله گروه افراطی وعقبگرای طالبی گردند .

امریکا ضرورت دارد تاحمایت اقوام تاجک،هزاره و ازبک وبرخی ازپشتونهای حمایت گروسازمان ناتو،روسیه،هند،ایران،چین ودولتهای آسیای میانه وشورای امنیت ملل متحد را درین تلاشها جلب نمایدوتربیت سربازان افغانستان راسرعت ببخشند که این تغییرات درراهبرد امریکا در افغانستان میتواند تلفات نظامیان امریکا راکاهش وجلو فشارهای سیاسی داخلی وخروج شتابزده رابگیرد.

براساس پیش نویس توافقنامه ای استراتژیک میان افغانستان وآمریکا، ایجاد پایگاه نظامی دائمی آمریکا میتواند یگانه تضمین برای تداوم روند فعلی ومایه خاطرجمعی مردم افغانستان را فراهم نماید ودرحالت دیگربخاطریک مکانیزم اجرایی یک نیروی مازاد آمریکایی، حضورنظامی ویابرخی ضمانتهای بین‌المللی ویاترکیبی ازاین دوباشد که بدین ترتیب امریکا باید نقش فعال ضربتی درافغانستان رابرای سالیان پیشروحفظ وازتسلط دایمی طالبان درجنوب جلوگیری خواهد نمود.

منبع: کابل پرس| افغانستان پرس

شبکه ی سرتاسری مردم هزاره

In this article

Join the Conversation