دامن زدن به اختلافات مذهبی، برخورد های تفرقه افگنانه فرقه ای را تشدید میکند

عباس دلجو

۳۰/۱۲/۲۰۱۱

از آنجائیکه انسان ها از نظر فکر و استعداد و برداشت و توان و فهم، متفاوت خلق گردیده اند، طبعا هریک آنان با توجه به ظرفیت تعقل، زاویه دید و نوعیت نگرش شان، نمود های صد رنگ و گوناگونی از یک حقیقت واحد را درک می کنند . زیرا “حقیقت” بمثابه یک” بُود” با توجه به زاویه های مختلف دید،”نَمُود” های گوناگونی از خود به نمایش میگذارد . اینجا است که جا برای تفسیر ها و برداشت های متفاوت از یک حقیقت مطلق باز گردیده و طبعا این اختلاف در برداشت ها، تعابیر و تفاسیر از حقیقت واحد، یک امر طبیعی و گریزناپزیر است . از همین لحاظ انسان ها به یک حقیقت واحد از زاویه ها و دیدگاه های گوناگونی نگریسته و هریک مدعی کشف کامل حقیقت میشوند . اما از دیدگاه مولانا جلال الدین بلخی این ادعای کشف حقیقت مطلق، که هریک موفق به کشف کل حقیقت شده اند یک ادعای ناصواب میباشد .

این حقیقت دان نه حقند این همه
نی به کلی گمرهانند این رمه

مولانای بلخ بما می اموزد که ما انسان ها زمانی که به حقیقتی پی بردیم و به آن معتقد گردیدیم باید به این مسئله اذعان داشته باشیم که این برداشت ما از آن حقیقت نامتناهی، میتواند بهترین گزینه باشد اما هیچگاه نمیتواند کامل و بی نقص محسوب گردد . چون معرفت و دانش انسان در حال تکامل بوده و به مرور زمان رشد کرده و بر راز آفرینش و اسرار نهفته در دل کائنات واقف میگردد، بناء برداشت انسان ها از یک حقیقت به معنی درک کامل از کنه ذات آن پدیده برای همیش نخواهد بود . چون در زمان دیگری با رشد و تکامل معرفت و دانش بشری، برداشت انسان های عصر دیگر، بکلی و یا قسما دیگرگونه از برداشت انسان های قبلی خواهد بود . از جانبی دیگر، حقیقت مطلق با عظمت لایتناهی که دارد طبعا در ظرف کوچک و محدود ذهن بشر جانمیگیرد .

این بدین معنی است که عقل و ادراک آدمی با توجه به محدودیت آن نمیتواند به کنه ذات حقیقت بطور کامل پی ببرد . در این باره پروفیسور جان هیک معتقد است : “از آنجا که خداوند و یا امر مطلق، نامتناهی و فراسوی فهم ماست، اگر بخواهیم او را توصیف کنیم، تصویری جزئی و محدود را توصیف کرده ایم که دیگر خداوند نیست.” یعنی ما برداشت ذهن محدود مان را توصیف کرده ایم که تصویر کل حقیقت نیست. از سوی دیگر، زمانی که جمعی از ما با توجه به زاویه دید، ظرفیت تعقل و توان ادراک مان به نمودی از یک بود، معتقد گردیدیم و حق خود دانستیم که آن گزینه را انتخاب کنیم . باید بپذیریم که این حق داشتن برای دیگران نیز در نظر گرفته شده است و خود بخود اذعان به حق مذهب داشتن دیگران نیز میباشد . وقتی که من به عنوان یک انسان حق داشته باشم که باور و اعتقادی را بپذیرم و آرزویم این باشد که دیگران به باور من احترام قایل شوند . درست به همین دلیل برای دیگران نیز به عنوان یک انسان همین حق و آرزو متصور است .

متاسفانه در طول تاریخ بشر، این اندیشه انحصاری حق بودن یک طرز تفکر و یا یک اعتقاد بوده است که برخورد های خونین فرقه ی و ایدیالوژیکی را بوجود آورده و چه خون هایی که به ناحق ریختانده نشده است. بخاطریکه در نفس ذهنیت حق بودن مذهب خودی، تفکر باطل بودن مذهب غیرخودی پرورش می یابد که این طرز دید نه تنها باعث درگیری های خونین فرقه ی در جهان گردیده است بلکه در تنافر شدید با حق داشتن دیگران قرارداشته و اصل تسامح و تساهل و تحمل را که باعث همزیستی مسالمت آمیز و مهرورزیدن انسان ها میگردد، زیر سوال برده است . در حالیکه پیامبر اکرم(صلى الله علیه و آله) مهرورزیدن به انسان ها را کمال عقل و انسانیت ذکر کرده است : “رأس العقل بعد الایمان التودد إلى الناس. بالاترین مرتبه عقل پس از ایمانْ مهرورزیدنِ به مردم است.”{۱}

حالا با ذکر این مقدمه می پردازم به اصل مطلب . درین اواخر تعدادی از رسانه ها و آدم های معلوم الحالی که خویشتن را به ناحق، متولیان مذاهب شیعه و سنی قلمداد کرده اند، خواسته یا ناخواسته زمینه پررنگ جلوه دادن برخورد های مذهبی را فراهم کرده و ازین طریق با دامن زدن به اختلافات مذهبی، برخورد های تفرقه افگنانه فرقه ای را تشدید میکنند . کسی نیست تا از این کارگزاران فتنه های مذهبی سوال کنند که طرح مسائل مذهبی – تاریخی گذشته، چه دردی از هزاران درد بی درمان مسلمانان افغانستان را درمان خواهد کرد؟. مگر اینان موضوع اتحاد و هماهنگی امت اسلامی و تقریب مذاهب اسلامی را در تأکید قرآن کریم بر ضرورت وحدت مسلمانان “وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِیعاً وَلاَ تَفَرَّقُواْ”{۲} درک نکرده اند.؟ آیا آنان از اشتراک تمام مذاهب اسلامی در اصول و ضروریات دین غافل اند؟ و نمیدانند که اختلافات مسلمین در مسائل کلامی و فقهی به آن اندازه ی نیست که پایه وحدت و اخوت اسلامی آنها را به کلی متزلزل کند؟.

در واقع، موجودیت مذاهب اسلامی از نظر مسلمانان خردمند و با بصیرت، الزاما به معنی دشمنی و نفاق نبوده، بلکه خود شاهد و دلیل محکمی بر تفاوت دیدگاه های علمای اسلام است . تفاوت دیدگاهای علما در استنباط و برداشت احکام دینی و مسائل دنیوی یک امر طبیعی بوده و باعث رشد و شگوفایی معارف دینی گردیده و مصداق حدیث مبارک “اختلاف امتی رحمه”{۳} شده اند و یا بنا به فرموده امام علی ع : “اضربوا بعض الرّأی ببعض یتولّد منه الصّواب. در تضارب آراء ، نظر درست پیدا می شود.”{۴} اصلا بزرگ انگاری اختلاف¬ها و تفاوت¬های بین مذاهب اسلامی خصوصا بین شیعه و سنی ریشه در ناآگاهی و بی اطلاعی متولیان دارد . “در حالی که اختلاف بین مذاهب اسلامی یک اختلاف سطحی و روبنائی است و هیچگاه اختلاف در فروع دینی با حفظ وحدت اصول و بنیادها منجر به ایجاد اختلاف در قلب ها و تفرقه بین امت اسلامی نخواهد شد.”{۵} درست به همین دلیل بر ما مسلمانان لازم است تا برای حفظ مناسبات و ارزش های الهی و ایجاد اخوت و تقریب مذاهب اسلامی، اصالت های دینی را مطرح کنیم تا اصالت های مذهبی . زیرا خداوند قادر متعال نه تنها مسلمانان که حتی تمامی اهل توحید را امت واحد معرفی کرده است و در سوره انبیاء می‌فرماید : “و ان هذه امتکم امه واحده”{۶}
اصلا تفکر فرقه گرایی ناشی از تعصب کور و جاهلانه مذهبی است که هر کس مذهب خود را بر حق و مذهب دیگران را باطل می انگارد . مانند وهابی ها که رابطه میان سنی و شیعه را به رابطه ای میان مسلمان و کافر تبدیل کرده و معتقد اند که مذهب ما عین اسلام و دیگر فرقه ها، ضاله و گمراه و حتی کافر و مهدورالدم میباشند.

به همین لحاظ در هر فرصتی انسان های بی گناه را به جرم شیعه بودن، به فجیع ترین روش، مثله کرده و به خاک و خون کشیده اند . غافل از آنکه پیامبر گرامی اسلام مردم را عیال خدا دانسته و چنین فرموده اند: “الخلق عیال الله؛ فأحب الخلق إلى الله من نفع عیال الله وأدخل على أهل بیت سروراً.خلق خدا [= مردم] مانند افراد خانواده اویند. پس محبوب ترینِ مردم نزد خدا کسانى هستند که به خانواده او سود رسانند و شادمانشان سازند.”{۷} اما وهابی های متعصب که ناآشنا با مفاهیم قرآن و دساتیر پیامبرگرامی اسلام اند، عیال خدا را برخلاف دستور پیامبر اکرم، می کشند و نابود می کنند . در حالیکه “شیخ محمود شلتوت که محقق، مفسر، فقیه اصولی و یکی از بزرگان علمای اهل سنت، می باشد در فتوای تاریخی خود در رابطه با جواز تعبد به مذهب امامیه، مسلمانان و خصوصا اهل سنت را از تعصب در این رابطه بر حذر داشته است.”{۸}

متاسفانه از مدتی به این طرف آخوند نمای تازه کاری به اسم الله یاری اهل افغانستان، متولی چنین تفکری فرقه گرایانه در بین شیعه ها شده است . برای بار اول است که یک شبه آخوند شیعه افغانستانی از موضع مذهب شیعه اما همانند برادر دوقلوی وهابی اش، به مقدسات برادران اهل سنت و جماعت توهین رواداشته و آتش بیار معرکه فرقه گرایی شده است . این شیعه صفوی مگر درک نکرده است که امام اول شیعیان، حضرت امیرالمومنین علی ع در نهج البلاغه با صراحت کامل خطاب به مالک اشتر، در ارتباط برخورد انسانی و احترام آمیز با همه انسان ها صرف نظر از وابستگی اعتقادی و نژادی آنان، چنین دستورداده است که : “الناس صنفان: اما اخ لک فی الدین او نظیر لک فی الخلق . مردم دو دسته اند: یا برادر دینى تو هستند و یا انسانند و از نظر آفرینش با تو یکسان.”{۹} این عامل فتنه و کین مگر نمیداند که حضرت امام جعفر صادق ع اکیدا به شیعیانش توصیه کرده است که با حرف های زشت و توهین آمیز باعث اذیت و آزار مردمان نگردد.؟ “مَعاشِرَ الشیعهِ! کُونوا لَنا زَینا وَلا تَکونوا عَلَینا شَینا، قولوا لِلنّاسِ حُسْنا، واحْفَظوا ألْسِنَتَکُمْ وَکُفُّوها عَنِ الفُضولِ و قَبیحِ القَوْلِ.” ای گروه شیعه! زینت ما باشید نه باعث ملامت و سرزنش ما، با مردم نیکو سخن بگویید، و زبانتان را حفظ کنید و آن را از زیاده روی و زشت گویی بازدارید.”{۱۰}

این آقای فتنه جو اگر ذره ای متخلق به اخلاق رسول الله مبارک و ائمه معصومین می بود، میدانست که “جهات اختلاف فرق و مذاهب آنقدر زیاد نیست که مانع اخوت اسلامی بشود و جهات اشتراک آنها آنقدر زیاد و نیرومند است که می تواند آنها را به هم بپیوندد.”{۱۱} و هیچگاه با زشت گویی نیش زبانش معتقدات و مقدسات دیگران را به سخریه نمی گرفت .

اگر واقعا شیعه علی می بود، خود امام علی (ع) درجواب یک یهودی معترض که به آن حضرت گفته بود:«شما مسلمانان آب غسل پیامبرتان نخشکیده بود که اختلاف کردید !» فرمود :«نحن انما اختلفنا عنه لا فیه. یعنی اختلاف ما در اصل دین و رسالت نبود.”{۱۲اگر پیرو قرآن می بود طبعا نه تنها مسلمانان را که حتی اهل کتاب را بنا بفرمان قران به همبستگی و همگامی حول محور توحید، دعوت میکرد: “قل یَا أهلَ الکتابِ تعالَوا إلَی کَلِمَهٍ سَوَاءٍ بَینَنَا وَ بَینَکُم ألاّ نَعبُدَ إلاّ اللهَ و لاَ نُشرِکَ بِهِ شَیئاً ولاَ یَتّخِذَ بَعضُنا بَعضاً أربَاباً مِّن دُونِ اللهِ…؛ بگو: ای اهل کتاب، بیایید به سوی سخنی که میان ما و شما یکسان است؛ که جز خداوند یگانه را نپرستیم و چیزی را همتای او قرار ندهیم؛ و بعضی از ما، بعضی دیگر را- غیر از خدای یگانه – به خدایی نپذیرد.”{۱۳}

من مطمئنم که هزاره های شیعه افغانستانی هیچگاه این آخوند نمای افراطی و فتنه جو را که در لباس دفاع از مکتب اهل بیت به سم پاشی و تفرقه افکنی بین مسلمانان اعم از شیعه و سنی مبادرت می ورزد، به حساب هزاره شیعه و مکتب اهل بیت نه آورده و طبق دستور مرجع عالیقدر شان جناب مستطاب ایت الله العضمی محقق کابلی کمک به شبکه نفاق افگن اهل البیت را که با ادبیات نا پسندیده و مستهجن به ارزش ها و مقدسات مذهبی برادران مسلمان اهل تسنن جسارت می کنند، تحریم کرده اند : “کمک به این شبکه و سایر مراکز و شبکه ها و برنامه های که تحت هر عنوانی در راستای ایجاد تفرقه میان امت اسلامی فعالیت می کنند، نه تنها مجزی نیست بلکه تعاون بر اثم و عدوان است.”{۱۴}

به همین دلیل بابه مزاری رهبر شهید جامعه هزاره نیز، برای جلوگیری از برخورد های فرقه ای با صراحت اعلام کرده بود که :”من هیچ وقت نه شیعه گفته ام نه سنی و نه هم بعد ازاین می گویم؛ چون به اعتقاد من، شیعه ـ سنی و این مسایل را مطرح کردن یک نوع بازی است ! ” و با توجه به همین بازی سیاسی بود که رهبر شهید اعتقاد داشت که :” در افغانستان شعار ها مذهبی اما عملکرد ها نژادی است”.

پی نوشت ها:
۱ – بحار الانوار، ج ۱، ص ۱۳۱، ح ۱۷
۲- قران کریم – آل عمران، آیه ۱۰۳
۳- بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار، ج‏۱، ص۲۲۷
۴ – تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص ۴۴
۵ – ابراهیم الهیتی، عبدالستار، مقاله اجتهاد فقهی و تأثیر آن در تقریب مذاهب اسلامی، ص ۲۶، ارائه شده به هیجدهمین کنفرانس بین المللی وحدت اسلامی.
۶- قرآن کریم – الأنبیاء، آیه ۹۲
۷ – مستدرک الوسائل، ج ۷، ص ۵۶۸، ح ۸۹۱۲
۸ – میز گرد تقریب بین مذاهب اسلامی، خسروشاهی، سید هادی، قم، کلبه شروق، مرکز بر رسی های اسلامی، اول، ۱۳۸۱، ص۱۶۹.
۹ – نهج البلاغه، نامه ۵۳
۱۰ – تحف العقول، انتشارات آل علی(، ص۵۵۴.. امالی صدوق، ص ۳۲۷، ح۱۷؛ مشکوه الانوار، ص ۱۷۳؛ منتخب میزان الحکمه، ص۲۳۹.
۱۱ – اتحاد اسلامی در آثار شهید مطهری، ص ۱۴۶
۱۲ – } نهج البلاغه ،ابن میثم ،ج ۵ حکمت ۳۰۱ص ۴۰۱
۱۳ – قرآن کریم سوره آل عمران- آیه ۶۴
۱۴ – بیانیه ایت الله العضمی محقق کابلی در رد کمک به شبکه تلویزیونی اهل البیت.

In this article

Join the Conversation