مشکلات مغاره نشینان بامیان

دولت حسین به اطفال خود اشاره کرد و گفت: “در وقت سحرى همگى بیدار میشوند؛ اما چیزى براى خوردن درک ندارد، چه کنم در یک مغاره مانند حیوانات زندگى میکنیم.”

Photo: LIFE

مانند دولت حسین صدها تن از باشندگان بامیان، در مغاره هایى که زمانى (قرن ٢ الى پنج میلادى) محل عبادت بودائیان بود، زندگى میکنند.

در اطراف دو مجسمه تخریب شدۀ بودا (صلصال و شمامه)، حدود ٣٠٠٠ مغاره وجود دارد، که در حال حاضر در آن حدود ۴٠٠ خانوادۀ غریب و کسانیکه توان اعمار منزل را ندارند، زندگى میکنند.

مساحت و شکل مغاره ها متفاوت است. کوچتکرین این مغاره ها سه مترطول و دو متر عرض دارد؛ اما بزرگترین آنها حدود ١۵ مترطول و ١۵ متر عرض دارد.

مغاره ها به شکل دایروى، گنبدى، مربع و مستطیل مى باشند.

دولت حسین ۴٨ سال سن دارد و در مغارۀ قُل کمال الدین، با پسرش که یک خانم و دو طفل دارد، از مدت ١١ سال بدینسو زندگى میکند.

وى گفت که تعداد خانواده اش ١٢ نفر است و همگى در یک مغاره میخوابند.

مغاره اى که دولت حسین در آن زندگى میکند، حدود ٨ متر طول و چهارمتر عرض دارد.

دولت حسین افزود: “در ماه مبارک رمضان، مشکلات ما زیاد شده است؛ زیرا نصف شب براى سحرى میخیزیم. چون مغاره خُرداست، همه اطفال بیدار میشوند؛ اما توان نداریم تا غذایى خوب براى شان تهیه نماییم.”

این مرد، از خود زمین و جایداد ندارد؛ قبلاً در قریۀ قرغه نتو مربوط مرکز بامیان، زندگى میکرد و زمین مردم را به دهقانى کشت مینمود.

وى علاوه کرد که از طریق دهقانى، زندگى خودرا پیش برده نمى توانست؛ بناءً به شهر بامیان آمد و چون پولى براى پرداخت کرایۀ خانه نداشت، به مغاره نشینى رو آورد.

بامیان که در حدود ٢٠٠ کیلومترى شهر کابل موقعیت دارد، یک ولایت کوهستانى است و مردم آن، براى زراعت زمین هاى خیلى محدودى در اختیار دارند.

در این ولایت، فابریکه ها نیست و زمینه هاى اشتغال نیز بسیار کم است؛ اکثریت باشندگان بامیان، در مزارع محدود خود مصروف کاراند که حاصلات آن، نمى تواند تمام مصارف زندگى آنها را تامین کند.

یگانه حاصلات عمدۀ بامیان، کچالو مى باشد، که به بازارهاى دیگر ولایات نیز صادر میگردد.

محمدظاهر که باشندۀ اصلى دره صوف سمنگان است، حالا با ٧ عضو فامیل خود، در یکى از مغاره هاى بامیان زندگى میکند.

وى که از سمنگان به خاطر کار به بامیان آمده میگوید: “سحرى با چاى خالى نان میخوریم، روز از گرسنگى انرژى کار را ندارم؛ زندگى به بسیار مشکل پیش میرود.”

محمد حسین ۵٧ ساله، در یکى از مغاره هاى پیتاب بامیان، با ٧ عضو خانواده اش زندگى میکند. این مغاره که حدود شش متر طول و سه متر عرض دارد، با یک موکت ایرانى کهنه، فرش شده است.

در قسمت آخر مغاره، بکس ها گذاشته شده و در بیرون دروازۀ مغاره، دیگدان سنگى جور شده است، که در آن ذریعۀ چوب و هیزوم، غذا پخته میشود.

حسین، که در پهلوى خانم بیمارش نشسته بود، گفت: “ما در جمع آدمها به حساب نمی آییم و زندگی ما زندگی وحشی شده و مانند حیوانات، عمر خود را در مغاره ها سپری میکنیم.”

وى که از هفت سال بدینسو در مغاره زندگى میکند، میگوید توان تداوى خانمش را ندارد.

حسین که ملک و جایداد ندارد، قبلاً در قریۀ شهیدان از مربوطات مرکز بامیان، در یکى از خانه هاى مردم زندگى میکرد. وى گفت که نخست از قریه، به شهربامیان و بعداً در مغاره مسکن گزین شد.

به گفتۀ موصوف، مغاره ها براى خروج هوا کدام وسیله ندارد، و نه هواى تازه و شعاع آفتاب داخل ان میشود؛ به همین دلیل مریضى ها زیاد است.

محمد حسین در مورد اینکه سحرى چه میخورد؟ گفت: “براى سحرى چیزى نداریم، فقط شبانه یکبار نان میخوریم.”

اطفال مغاره نشینان از سواد محروم اند؛ زیرا آنها یا کار میکنند و یا براى سوخت، هیزم جمعاورى مینمایند.

فرزند ١١ سالۀ محمدحسین که در پهلوى پدرش نشسته است، در مورد اینکه چرا مکتب نمى رود گفت: “پدرم نمى مانه.”

وى افزود که صبح وقت، غرض جمعاورى هیزوم به کوهها میرود و تمام روز را آنجا سپرى میکند.

این کودک آرزو دارد تا روزى مانند دیگر اطفال، راهى مکتب شود.

یکى از مشکلات دیگر مغاره نشینان، نبود تشناب است؛ اینها براى حمام کردن جاى ندارند، اطفال شان را در پیش روى مغاره میشویند و خود شان در دریا و یا چشمه ها غسل میکنند.

نبود تشناب ها، حمام کردن زنان را بیشتر مشکل ساخته است؛ آنها به تاریکى شب، در جوار مغاره ها غسل مى کنند.

آمنه یکى از خانمهایى است که در مغاره زندگى میکند.

وى گفت: “در اینجا تمام زنان در فضای آزاد و یا یک مغارۀ مخروبه، شب هنگام جان خود را میشویند و در زمستان نیز در همان سردی هوا، مجبوراند که در بیرون از مغاره، غسل کنند.”

وی افزود که براى آشامیدن و حمام کردن، از دریا آب مى آورند؛ دریا از بعضى مغاره ها یک، و از بعضى در حدود ٢ کیلومتر فاصله دارد.

شمارى از مردم در دوران جنگ ها (١٣٧١ الى ١٣٨٠) (یعنى از آغاز حکومت مجاهدین تا ختم دورۀ طالبان) به این مغاره ها پناه آورده و همانجا مانده اند و شمار دیگرى به دلیل اینکه از خود خانه ندارند و توان پرداخت کرایۀ خانه را ندارند نیز به مغاره ها رجوع نموده است؛ اما تعدادى از فامیلها مغاره نشینى را به ارث برده اند و از اجداد اجداد، در آن زندگى دارند.

قربانعلی، مرد ۴٣ ساله یى است که قبلاً در منطقۀ شهیدان (مربوط مرکز بامیان) زندگى میکرد؛ اما منزل خود و چند اقارب دیگرش، توسط طالبان به آتش کشیده شده و چند تن از اقاربش، توسط طالبان به قتل رسیده اند.

وى گفت که بعد از حملۀ طالبان (١٣٧۶، آنها مجبور به ترک منازل خود شده و حالا در مغاره زندگى میکنند.

قربانعلى حالا بقالى میکند. وى در صندوقچۀ خود که مانند دکان سیار است؛ آیینه، سرمه، لوازم آرایش، تار، سوزن و دیگر اشیا را گذاشته قریه به قریه میگردد.

اما این تجارت کوچک، نمى تواند مصارف روزانۀ فامیلش را تامین کند.

زهرا خانم وی میگوید که از حدود دوازده سال بدینسو، در مغاره زندگی میکنند.

وى گفت: “طالبان برادر، شوهرعمه، و بچه کاکایم را کشتند؛ ما مجبور به فرار شدیم.”

زهرا افزود که به دلیل فقر، نمى تواند منزل خود را دوباره آباد کنند و درآن، مسکن گزین شوند.

این مغاره نشینان از دولت، موسسات خیریه و دیگر ارگانهاى امدادى نیز گله دارند و میگویند که همراه شان هیچ کمکى نمى کنند.

محمد اسحق پویا رئیس هلال احمر افغانی در بامیان، مشکلات مغاره نشینان را تایید میکند و میگوید که از یک سال بدینسو، با آنها هیچ ارگانى کمک نکرده است.

به گفتۀ موصوف، تعداد مغاره نشینان، به ۴٠٠ فامیل میرسند، که از جمله ٢۵١ فامیل شان، مستحق کمک بوده و در فقر شدید به سر میبرند.

پویا گفت آنان بودجه اى ندارند که از آن غذا برای مغاره نشینان توزیع نمایند و فقط توانسته اند سروی نمایند که چه تعداد از خانواده ها در معرض آسیب قرار دارند.

وی افزود که آنها این مشکلات را با دفتر مرکزى جمعیت هلال احمر افغانى و کمیته حالات اضطرار، شریک نموده؛ اما تاهنوز هیچ اقدامى صورت نگرفته است.

پویا برای حل مشکل موقتى مغاره نشینان، تهیۀ مواد غذایی را ضروری دانسته و برای حل دایمی این معضل، میگوید که باید دولت براى آنها زمین توزیع نماید و در اعمار منازل، با آنها همکارى کند.

عبدالرحمن احمدی سخنگوی والى بامیان، به پژواک گفت که آنها نیز پلان دارند تا مغاره نشینان، از ساحات تاریخى خارج شوند و براى شان در مناطق دیگر سرپناه داده شود.

احمدی گفت که در سال ١٣٨٢ مغاره نشینانى که در بین دو بُت (شمامه وصلصال) قرارداشتند، به منطقۀ سنگ چسپان انتقال داده شده اند.

در این منطقه، در زمین دولتى از طرف یک موسسۀ داخلى به نام “شهدا ارگنایزیشن” براى حدود ١٠٠ خانواده، منازل رهایشى اعمار گردیده بود.

طبق سروی سال ١٣٨٨ کمیسیون مستقل حقوق بشر، ٧۵ درصد مغاره نشینان را کسانی تشکیل میدهند، که از ده سال بدینسو مغاره نشین شده، ۶ درصد کسانى هستند که بیش از ده سال، و ١٩ درصد خانوادهایى هستند که از آبا و اجداد مغاره نشین هستند.

همچنین این گزارش می افزاید که ٢١ درصد به دلیل نداشتن سرپناه، ٨ درصد به دلیل سابقۀ مغاره نشینی بابا و اجداد شان، و پنج درصد به دلایل بی سرپرستی، در مغاره ها زیست دارند.

این سروى همچنان نشان میدهد که ٧١ درصد مغاره نشینان را، مهاجرین و بیجا شدگان تشکیل میدهند.

شمارى از داکتران، زندگى کردن در مغاره ها را براى صحت افراد مضر میدانند.

داکتراحسان الله شهیر رئیس صحت عامۀ بامیان میگوید که چون در مغاره ها، هواى تازه به خوبى داخل نمى شود، هواى داخل بیرون نمى رود، اکسیجن کم است و نم نیز دارد، به همین دلیل زندگى کردن زیاد در آن باعث امراض تنفسی، عضلاتى، استخوانى و جلدی میگردد.

آژانس خبری پژواک، ٩سنبله ١٣٨٩

In this article

Join the Conversation

2 comments

  1. حامد پاسخ

    ثشکرکه این گذارش را نشرکردید.بعدازسالهاوقتی کلینیک بااندکترین امکانات دراین ولایت افتتاح میشود.تمام سایتهای قوما درگزارش این خبر ترجیح میدهند ازهمدیگر ثبقت بگیرند.درحالیکه درولایات دیگراین اتفاقات جزامورروزانست.امااین گزارش را حتانشرنکردند.اماوالی صاحب یهتراست مصارف گزاف روزاستقلال را برای همین مستحقین بدهند.تا حق به حقداربرسدوهم خوش خدمتی نباشد برای حکومت قبیله گراچون دراین سالهای گذشته اضافه ازتوان این خوش خدمتی را کردید.

  2. Atiq پاسخ

    واقعا تلخ است خواندنی انچینین خبرها برای ما کسانیکه در خارج هستیم. باید یک موسسه از طرفی‌ مردمی هزاره ایجاد شود که کمک برای انچنین خانوادها جمع آوری کند.