اسیه(آسیاب)دیرینه ترین دستاورد صنعتی و فنی مهندسی مردم هزاره

نویسنده: دکتر حفیظ الله شریعتی سحر

واژه آسیاب از دو بخش «آس» و «آب» درست شده است، بنابرتحول آوایی و همجانشینی واژگانی به صورت آسیاب در آمده است. اما در گویش هزارگی با افتادن حرف ناهمخوان یا صامت (ب) از پایان آن و آمدن (ه) که نشان تکیه و حذف شدن حرفی در پایان واژه است و تبدیل(آ به ا) اسیه شده است. که آس در فارسی به معنای «نرم کردن دانه به زیر سنگ» است. در «فرهنگ معین»، زیر واژه‌ آس، آمده است: دو سنگ گرد و مسطح بر هم نهاده و سنگ زیرین در میان میلی آهنین و جز آن از سوراخ میان سنگ زبرین در گذشته و سنگ فوقانی به قوت دست آدمی یا ستور یا باد یا آب و… بچرخد، و حبوبات و جز آن را خرد کند و آرد سازد. در گویش هزارگی اسیه در معناهای گوناگونی مانند: اسیه کردن، خرد کردن کلوخ، گرفتن روغن، گرفتن شیره از دانه های روغنی، خانه اسیو، سنگ اسیه، مجازا آسمان و سپهر کج رفتار، معده و اشکم و خرد کردن نان و چیزی در زیر دندان به کار رفته است.

اختراع آسیاب آبی و انواع آسیاب در هزارستان، نمایانگر دانش و بینش ژرف هزاره ها در کلیه علوم از جمله آب شناسی است. نخستین آسیاب در هزارستان آسیاب آبی یا آسیاب پره است، با محوری عمودی یا افقی و پره های قاشقی، دوم آسیاب شناور، که با پره های بزرگ پارویی دوران می کرده است. این گونه آسیاب در رودخانه های خروشان هزارستان به تعداد زیادی وجود داشته که هنوز هم بقایای آن در رودخانه های سنگماشه، هیرمند، سرچشمه های هریرود و ارغنداب هزاره باقی اند. آسیاب های آبی و بادی هزارگی با صدها سال قدمت، تجلی گاه هنر هزاره ها در استفاده از توان آب است، پدیدۀ شگفت انگیز بازمانده از فرهنگ فنی سازه سازی هزارگی که به عنوان نخستین میراث جهانی و هزارگی دارای ارزش های جهانی اند و می توان گفت: این آسیاب ها شناسنامۀ مهندسی آب در هزارستان اند. این سازه ها از مصالحی چون قلوه سنگ کوهی و رودخانه ای، خشت خام با ملات ساروج، گل خام و پخته و سنگ های کنده شده از کوه همرا با چوب ساخته شده اند. فرم معماری آسیاب ها برگرفته از سبک معماری بومی هزارستان است و به صورت یک مجموعه بهم پیوسته ساخته شده و بهم مرتبط می باشند.

نحوه کار آسیاب های آبی
دو قطعه سنگ پهن گرد(تینه سنگ و بلنه سنگ) که وسط آن ها سوراخ است روی هم قرار می گیرد و از درون سوراخ یک میله(مورغاک) از نوع آهن یا چوب به زمین وصل می شود. زیر لَخت ها یا محل تعبیۀ سنگ آسیاب جسم پره داری(گوی) به میله وصل می شود که وقتی آب از پایین ترین قسمت ناودان از طریق سرکوی با فشار به این جسم پره دار می پاشد، پره ها و در نتیجه سنگ های آسیاب را به حرکت در می آورد. هماهنگ با آن از گلوگاه وسط دیوار (دول) بالایی دانه ها به تدریج و از طریق یک دلو سوراخ که در بالای دیوار دول آویزان است می ریزد به نحوی که غلات از طریق سوراخ ها بین دو قطعه سنگ بریزد که با گردش سنگ، گندم، جو و غلات آرد شود.

آسیاب آبی
قسمت نخست و مهم آسیاب سازه های آبرسانی است، عرض رودخانه قطع می شود تا پل بند یا بند آسیاب به وجود آید که کارش علاوه بر ارتباط قسمت غرب و شرق رودخانه، در زمان مورد نیاز، سطح رودخانه را برای اموری مانند آبرسانی و یا آب کشاورزی بالا یا پایین می برد. آسیابان آب نهر را که بندگاه آن ها بالا تر از آسیاب قرار دارد به سمت آسیاب سرازیر می کند تا به آسیاب برسد. آب که به اندازه کافی زورمند و قوی شد و برای گرداندن(گوی) پرها و سنگ ها کافی بود، آسیابان شروع به کار می کند. تا آن موقع مشتری ها انبان های گندم یا جو و جواری(ذرت) را به آسیاب آورده کنار هم به نوبت می چینند. با شروع کار آسیاب، دیگر متوقف نمی شود و شبانه روز کار می کند. شب ها آسیابان تنها نمی ماند و افرادی که روز وقت ندارند شب ها به نوبت کنار آسیابان می مانند و با وی همکاری می کنند.

نیمۀ اول شب را یکی می خوابد و نیمۀ دوم را دیگری و آسیاب بدون توقف کار می کند. مگر این که خراب شود که به کمک مردم و آسیابان درست می شود. صاحب گندم به آسیابان کمک می کند و انبان های بزرگ و سنگین را لبه ی انباره می گذارند. این انباره به شکل قیف دهانه گشادی ساخته شده است و حدود یک متر از کف آسیاب بالاتر قرار دارد که با دوپلّه ی دست ساز از سنگ و گل قابل دسترسی است. داخل انباره صاف و صیقلی است که گندم یا جو به آسانی در آن حرکت می کند. این انباره «دول یا دولی» نامیده می شود.

آسیاب از دوطبقه ساخته می شود. طبقه ی زیرین که حدود یک متر و نیم بلندی دارد، محل استقرار(گوی) پرهاو تجهیزات دیگر است. پرها با نیروی آب به چرخش در می آید. ورودی زیر زمین که محل خروج آب است کمتر از یک متر بلندی دارد. بدنه ی پرها که تقریباً به شکل تخم مرغ است، بیشتر از تنه ی درخت توت یا بید تراشیده و ساخته می شود. پرّه ها یا دستک های آن هم از تخته هایی مستطیل شکل به قطر چهار ـ پنج سانتیمتر است که با زاویه های دقیق و حساب شده به بدنه وصل می شود. پرها از بالا به کمک میله ای فولادی (مورغاک)که یک سر آن داخل پرها فرو رفته و محکم شده و طرف دیگرش از سقف زیرزمین و سپس از میان سنگ زیرین آسیاب گذشته به سنگ بالایی می رسد. یک قطعه فولاد نیز در سطح سنگ رویی جاسازی می شود تا به میله ای که محور است وصل شود.

پایین پرها هم به کمک دو قطعه فولاد که یکی از آن ها در دل پرها کار گذاشته شده و دسته ی نوک تیز آن بیرون است و دیگری که بر تخته چوب محکم و قطوری که در زمین جاسازی و استوار شده به زمین وصل می شود. این دو قطعه فولاد نقش بلبرینگ را ایفا می کند. وقتی آب به پرّه های(گوی) پراسیه(توربین) برخورد می کند آن را می چرخاند، ناچار سنگ رویی هم می چرخد. قُطر سنگ رویی زمانی که نو باشد حدود ۲۵ سانتیمتر است که به مرور زمان در اثر ساییده شدن و تراش خوردن نازک می شود. زمانی که آنقدر نازک و سبک شد که کارآیی خود را از دست داد می بایست سنگ جدید جایگزین آن شود. سنگ آسیاب نوعی سنگ مقاوم و مدور است که یکی ثابت و دیگری متحرک است. گندم یا جو از روزنی به مرکز آن هدایت شده و به آرد تبدیل می شود. آب وارد شده به آسیاب در فرجام از زیر سوراخ آن خارج شده و به کشتزارها می‌رود و یا دوباره به رودخانه می پیوندد.

برای آرد کردن، گندم توسط لوله ای ناودان مانند کم کم از دول وارد سوراخ وسط سنگ شده در بین دو سنگ زیرین و زبرین قرار می‌گیرد و پس از خرد شدن، به آرد تبدیل می‌شود. سنگ‌های آسیاب را از کوه های دور و نزدیک می‌آورند و پس از تراش و صیقل دادن آن با کمک مردم و با تشریفات ویژه مانند: تکه کردن نان پتیر روی آن و یا ذبح کردن گوسپند و بز نصب می‌شود. برای آوردن سنگ از کوه آسیابان مردم را به کمک می طلبد و مردم به صورت(آشار) سنگ را از کوه با انداختن چوب در گلوگاه آن و با گذاشتن چوب دیگر در جلوی آن به آرامی به آسیاب می رسانند و در جایگاه قرار می دهند.

«سنگ های آسیاب» قسمت مهم آسیاب را تشکیل می دهند. خود این سنگ های آسیاب شامل دو بخش اند که شامل سنگ آسیاب زیرین و سنگ آسیاب رویین می شود. سنگ زیرین همیشه ثابت است و سنگ رویین از سوی نیرویی که «پَر» از طریق محور گردان به آن انتقال می دهد می چرخد. همچنین «پروانه یا پَر» هم عامل تبدیل انرژی پتانسیل آب به نیروی چرخشی، پَر یا پروانه آسیاب است.

بر سطح سنگ زبرین که چرخان است زخمه ای(تک تکه) از مرکز تا پیرامون ایجاد می شود که در هرگردش سنگ رویی، گندم آرد شده را از داخل آن به بیرون هدایت می کند و هم گردش سنگ را میزان می سازد. اگر تک تکه تند حرکت کند غله درشت می شود و اگر آرام حرکت کند بیش از حد میده(نرم) می شود. بهتر است تک تکه همواره در یک حالت و در مقیاس میزان شده قرار داشته باشد.

در مرکز سنگ رویی که تقریباً دایره شکل است سوراخی به قطر تقریبی ۲۰ سانتیمتر تراشیده می شود. یک ناودان چوبی که در انتهای مخزن گندم کار گذاشته شده است به بالای سنگ ها در حالت آویزان قرار می گیرد. ناودان با شیب مناسبی سر بسوی سوراخ وسط سنگ دارد. در هرگردش سنگ ستون نوسان می کند و حرکت را به ناودان منتقل می سازد و ناودان ناچار به چپ و راست می لغزد. تکان ناودان مشتی گندم میان دو سنگ می ریزاند. با کوتاه و بلند کردن ریسمانی که به ناودان بسته می شود ریزش گندم را کم یا زیاد می کند. آسیابان متناسب با کمی و زیادی آب و ریزه کاری های فنی دیگر، آن را تنظیم می کند.

کنار سنگ، اهرمی وجود دارد که به کمک آن به آسانی می شود میل یا محور اصلی را بطرف بالا کشید که بازتاب آن جدا شدن و فاصله گرفتن سنگ ها از یکدیگر است. اگر سنگ کمی بالا کشیده شود گردش آن تندتر می شود ولی آرد زبرتر و نامرغوب تر از کار در می آید.
سنگ رویی و سنگ زیرین در اثر ساییده شدن، زبری لازم را برای آرد کردن گندم از دست می دهند. در این هنگام سنگ رویی را پیاده کرده سپس سطح بالایی سنگ زیرین و سطح پایین سنگ رویی را با چکش فولادی که لبه ی تیزی دارد زبر و سنباده مانند می کند.

بیرون از آسیاب ناو، نودو “نودان” پایین تر از سرکوی قرار دارد که آب را به پرها می رساند. سرعت بسیار زیاد آب، نیروی مناسبی برای چرخاندن چرخ آسیاب های آبی است. ناو از تنه ی یکپارچه ی درخت بید تناوری که پایین آن حدود یک متر قطر داشته باشد، ساخته می شود و بلندی آن متناسب با مکان استقرار آسیاب متفاوت است. ناو آسیاب بالا حدود ده متر بلندی دارد که با شیب تقریبی ۴۵ درجه کار گذاشته می شود. برای ساختن ناو اول با تیشه و دیروش(اسکنه) و دیگر ابزار ابتدایی داخل تنه درخت را خالی کرده آن را به شکل جوی آب در می آوردند. طرف قطور ناو بالا قرار دارد که محلّ ورود آب است و طرف باریک و تنگ آن پایین کنار پرها قرار می گیرد. با کار گذاشتن لوله ای فلزّی با شکلی ویژه که «زنبورک» نام دارد دهانه ی خروجی را تنگ تر می کند که فشار آب باز هم زیادتر شود.

به ازای آرد یا بلغور(دلده) کردن یک سیر(هفت کیلو) غلات بابت اجرت و دستمزد آرد(یک بار یا یک گونی) به آسیابان تعلق می گیرد. مزد آرد کردن گندم همان آرد است که با پیمانه ای چوبی یا ارمنی که حجم مشخُصی دارد برداشت می شود، آسیابان معمولاً آرد فروش هم است و به کسانی که خواهان آرد اند در مقابل پول یا جنس می فروشد.

در بالای ورودی ناودان که بر فراز آسیاب قرار دارد سرکوی می گویند. این محل را برای بستن آب و خواباندن آسیاب با تخته چوب مستطیل شکل دسته داری که «کله زنان» نام دارد می بندند. یعنی مقرّه ای چوبی یا فلزّی برای آن درست می شود و تا جلو آب را ببندد که آب وارد ناو نشود و به سوی شیران روانه شود. با این وسیله وقتی آب زیاد است گردش و زیادی آب را میزان می کنند.

آسیاب بادی
نخستین آسیاب های بادی دارای پره‌های عمودی بودند، که نمونۀ آن در کوه خاکریز غزنی- جاغوری نزدیک به سده پنجم خورشیدی وجود داشته که اکنون رو به ویرانی است. و بدون شک پیش از نمونۀ خاکریز، آسیاب های بادی زیادی در هزارستان وجود داشته که متاسفانه درج اسناد باستان شناسی هزارستان نشده است. بر اساس شواهد تاریخی باستان شناختی این آسیاب ها میان شش تا دوازده پره داشته اند که پره‌هایشان با پارچه یا علف لوخ که نی مانند است پوشانده می شدند. آسیاب های بادی چون سرعت باد را کم می‌کردند، می‌توانستند در هوای پرباد هزارستان به خوبی کار کنند. باد روی تیغه‌های ورقه مانند نازکی جریان می یافت، آن ها را بلند می‌کرد و باعث چرخش آن ها می‌شد (مانند تأثیر باد روی بال های هواپیما) تیغه‌ها به میله هدایت متصل می شدند که در فرجام باعث چرخش آسیاب و آرد دانه ها می شدند.

در هزارستان روزگار بهره‌گیری از نیروی باد روشن نیست؛ اما مانند دیگرملت ها در مهار کردن باد سهم داشته است. هزاره ها از نیروی باد به عنوان محرکه‌ آسیاب و چرخ‌ چاه به خوبی بهره می گرفته اند. چون در زمینه‌ فناوری تبدیل حرکت یکسویه‌ باد به حرکت چرخشی سنگ آسیاب، هزاره ها توانایی بالایی داشتند که شواهد باستان شناختی آن را تایید می کند. مبدأ وزش این باد از «کوه پامیر» بوده است که نخست در هزارستان ظاهر می‌شده و سریعترین جریان آن در فلات ناهور و غزنین بوده است که اکنون نیز چنین است.

در جاغوری- کوه خاکریز که به (باد اسیه) معروف است آثار از آسیاب بادی باقی مانده است که دیوارهای فرو ریخته ای این آسیاب هیئتی سخت اصیل و باشکوه دارد و ارزش های فاخر و فنی مهندسی دوران گذشته هزاره های منطقه را به نمایش می‌گذارد.

آسیاب با حیوان
در هزارستان پس از آنکه انسان هزاره دام را به کار گرفت، در برخی نقاط هزارستان، اصطلاح «یابو اسیه» پدید آمد. زیرا در این گونه آسیاها بیشتر از نیروی یابو یا الاغ استفاده می‌شدند. در برخی مناطق این گونه آسیاها به نیروی گاو یا اسب به حرکت در می ‌آمدند که آن(گاو اسیه) می گفتند. از این گونه آسیاب ها تا این اواخر برای گرفتن روغن از دانه‌های روغنی استفاده می‌شدند. نمونۀ این گونه آسیاب کشیدن ها روغن کنجید و شرشم بود که از آن(کنجره) می گرفتند. کنجره غذای مقوی و نیکو برای گاوان بود که آنان را چاق و شیر ده می کرد. اصطلاح عصاری و گو(گاو) عصاری هم از آن است.

آسیاب دستی
هزاره ها برای تهیه آرد و نان، گندم را بوسیله دستاس(آسیاب دستی) آرد می کردند. ای وسیله از دو قطعه سنگ دایره ای شکل و مسطح تشکیل می شد که در وسط سنگ زیری میله ای به شکل ثابت قرار می دادند و در سنگ روئی، این دسته در کنار سنگ تعبیه می شد. آردگر با این دسته سنگ را می چرخاندند و گندم را وسط سوراخ سنگ می ریختند و با چرخاندن دستۀ بالایی گندم ها را در میان دو قطعه سنگ خرد می کردند تا تبدیل به آرد شود.

زنان هزاره در روستاها با این ترتیب نان تهیه می کردند. آنان خمیر ساخته شده در شب را اغلب سحرگاه وقت اذان صبح پس از ورز دادن و بهم زدن در ظرفی که موجب رسیدن و عمل آمدن می شد جا به جا می کردند، بنحوی که حجم خمیر زیاد و ترک هائی در آن پیدا می شد. این زمان موقع پختن خمیر بود و همین امر باعث می شد که نان تهیه شده تا چند روز کاملا نرم و مورد استفاده بماند. دستاس بعدها پس آمدن آسیاب های جدید برای خرد کردن نمک سنگی و نمک طعام و تهیه بلغور(دلده) و غیره مورد استفاد قرار می گرفت.

منابع ومآخذ
۱- محمّد تقی اثباتی(آسیاب آبی).
۲- گفت و گو با آسیاب داران هزاره از مناطق مختلف هزارستان.
۳- چشم دید دوران کودکی.
۴- گفت و گو با حسن غلامی فرزند جان علی آسیاب دار از قریه سایه خانه پیدگه- جاغوری.

منبع: گریه های مریم مصلوب

شبکه ی سرتاسری مردم هزاره

In this article

Join the Conversation

1 comment

  1. استادمراد پاسخ

    پدرخدابیامورز من هم سازنده اسیه آبی دردی زنگی وجاهای دیگربوده است .(استای اسیه)